نقد نظری کاندیداها در “افزایش قیمت و توزیع مجدد یارانه ها”

گروه اقتصادی خبرگزاری ای بی اس نیوز؛ رضا احسانی – ظهر روز 9 فروردین 1403 استاد عزیزم جناب آقای دکتر صمصامی تماس گرفت و خبر فوت دکتر داودی را اعلام کرد و دستوراتی داشت. دقایقی بعد فرزاد آذریباقا از صداوسیما بدون اطلاع از این ماجرا گفت: شنیده ام راه حل دوم را بین توزیع یارانه نقدی به مردم و تخصیص یارانه به تولید قبول دارید. بیا تو فلان برنامه صداوسیما هم همینو اعلام کن! . نمی دانم چطور به این نتیجه رسید که من یارانه تولید را قبول می کنم! این به ذهنم خطور کرد: اول اینکه من مصاحبه کننده نیستم. دوم اینکه هیچ کدوم از دوبلورهای فرزاد رو قبول ندارم. و سوم اینکه به خاطر نداشتن معلم احمق بودم. سومی را به او گفتم و عذرخواهی کردم.

خداوند درجات مرحوم دکتر پرویز داودی را افزایش دهد. بیش از سه دهه است که در دوره دوم دکتری خود، دوره پیشرفته اقتصاد پولی، تحت عنوان «مالیات پنهان – یارانه پنهان»، پس از تبیین مبانی مبانی موضوع «حق آقا» – حق انحصاری پول تولید کند خطاب به رهبر و عده ای خاص(!) – انتقادات جدی و جدی از خطای گسترده دولت ها که با عنوان گرانی و توزیع مجدد یارانه ها شنیده می شود، مطرح کرد.

متأسفانه اکنون اشکال مختلف این خطای مهلک را در تریبون ها و اظهارات نامزدهای محترم ریاست جمهوری – به طور صریح و نه ضمنی – می بینیم. میدونی؟ اصرار طیف‌های مختلف «بازرگانان» بر موضوعاتی مانند قاچاق، شکاف قیمت‌های داخلی و خارجی (مانند فوب خلیج‌فارس)، اختلال در قیمت‌های نسبی داخلی، ایجاد عدم تعادل‌های مالی مختلف و… برای کسانی که این موضوع را درک نکرده‌اند. به طور دقیق و کامل، برای جلب رضایت خداوند متعال و با هدف نفع مستضعفین (!) عذرخواهی قوی و کافی تهیه می کند.

کاندیداهای محترم فعلی وارد رقابت شده اند و به این بازتاب دامن می زنند. دو نفر از نامزدها تبلور این خط خروجی هستند. نظرات یکی دیگر از نامزدها در این زمینه به قدری کلی و غیرعملیاتی است که هیچ چیزی در این زمینه مورد توجه مردم قرار نمی گیرد (یا حداقل توسط آن شخص دریافت نشده است) و طبیعتاً باید در نظر گرفت که وی منفعل و منفعل خواهد بود. تسلیم شدن در برابر جریان قدرتمند آزادی خواهان. یکی دیگر از نامزدها در انتخابات کنونی گفت که به جای اینکه «قیمت ها را واقعی» کند، دستمزدها را «واقعی» می کند. و مبالغ هنگفتی به مردم پرداخت خواهد کرد. کاندیدای پنجم اگرچه به شدت بر «دولت ریالی» اصرار داشت، اما با طرح «یک»، با افزایش قیمت سوخت، خط «صندوق» را دنبال کرد، هرچند به شکلی متفاوت و جدید و طراحی شده! کاندیدای دیگر نیز اعلام می کند که یارانه انرژی به افراد دارای صندوق ها و شاخص های «طلایی» می دهد!

همه این عزیزان غافلند که این بخش مهمی از نسخه «مخفی» صندوق بین‌المللی پول است که در سال ۱۳۶۹ در ایران تئوریزه و دنبال شد و به تناوب اقتصاد کشورمان را با شوک‌های قیمتی و تورم مزمن و پایدار مواجه می‌کند. دکتر داوودی گفت: ماجرا از این قرار است:

دولت تنها نهادی است که مجاز به انتشار ارز است. سپس می تواند این پول را هر کجا که بخواهد خرج کند. چه در تامین زیرساخت ها و عملیات های مورد علاقه و توزیع در بین طبقات مستضعف و چه در موارد دیگر تا زمانی که “استکبار” این پول را خرج و مصرف کند و از این طریق با ایجاد تورم (مکانیسم آن در توضیح داده شده است). جزئیات) در جیب مردم. هیچ کس غیر از دولت یا کسی که از طرف دولت مجاز باشد، چنین قدرت و فرصتی را ندارد. شخص! گفت: غیبت تو کی پذیرفته می شود!

البته این تنها مکانیسم ایجاد تورم نیست. این تنها فرصت دولت برای ایجاد تورم نیست. به عنوان مثال، دولت می تواند با افزایش ناگهانی نرخ ارز یا قیمت سوخت (که من آن را «تنگه اقتصادی» نامیده ام)، شعله توقعات را دامن بزند، اقتصاد را به هم بزند و در بازار دارایی ها طوفان قیمت ایجاد کند و در نهایت موتور ایجاد نقدینگی (درون زا) بانک ها نیز فعال خواهد شد و به طور کامل از این تورم بالقوه حمایت می کند.

بنابراین به خاطر داشته باشید که دولت عمدتاً مسئول کاهش قابل توجه 50 درصدی قدرت خرید در سال و فقیر شدن جمعیت به دلیل تورم است. البته دو متهم دیگر هم هستند: دولت و البته دولت! حتما می پرسید: در مورد بانک ها چطور؟ پاسخ این است: چه کسی «حق آقازاده» بانک ها و امکان ایجاد ارز خود را به آنها داده است؟ آره؛ باز هم دولت!!

خیلی خوب؛ فرض کنید پس از اقدام اولیه دولت، به دلیل افزایش عرضه، قیمت دارایی ها شروع به افزایش کرد. دولت موظف است با هدف های مختلف و به ویژه پایین نگه داشتن قیمت برخی از محصولات اساسی مانند نان و بنزین به صورت منظم وارد عمل شود. اما این طرف دولت فاسد طرار است که عامل اصلی گرانی ها بوده و القا می کند که قیمت پایین این قیمت ها به دلیل «کمک ها»، «صدقه»، «یارانه» یا یه چیزی شبیه اون. آنچه دولت به این مقالات اختصاصی می دهد. و در عوض، بر سر مردم نیز برکت می گذارد.

در مرحله بعد حکومت به مردم فریاد می زند: شما که صدقه می دهید! با توجه به یارانه آشکار و پنهان شما، زیر بار قاچاق، شکاف بین قیمت داخلی و خارجی (مانند فوب خلیج فارس)، به هم خوردن قیمت های نسبی داخلی، ایجاد رانت و فساد ناشی از قیمت گذاری مضاعف و زیر قیمت گذاری، ایجاد انواع مختلف. عدم تعادل بودجه و غیره و مانند آنها استخوان های دولت خرد می شود. سپس به این نتیجه می‌رسد که باید این قیمت‌های پایین و منصفانه را که از تورم محافظت می‌شود، به سطح این قیمت‌های ناعادلانه برساند.

البته این یک کمک نقدی ناچیز نیز برای جلب رضایت مردم می دهد که باعث توزیع مجدد و جبران منابع می شود. یارانه نقدی به مردم یا تولید، کوپن (کوپن)، یارانه طلا و … هر چه که باشد در این زمینه فرقی نمی کند. این ایده خوب «توزیع مجدد منابع» حداقل دو مشکل ایجاد می کند:

اول، دولت هرگز نمی تواند عادلانه عمل کند. اول از همه، هیچ منبع کامل (یا حتی جزئی) اطلاعات وجود ندارد. و ثانیاً نمی توان تعیین کرد که چه کسانی و چه کسانی از تراری فوق الذکر آسیب دیده اند. تا اینکه خواستیم به نتیجه برسیم.

دومین؛ مکانیسم تورم اساساً با هدف افزایش شکاف ثروت و ضریب جینی ثروت و درآمد است. این امر اساساً به این دلیل است که «صاحب ثروت و دارایی فرصت بهره برداری از فرصت ها را دارد. و هیچ فقیری وجود ندارد. » بنابراین همچنان در پدیده تورم، ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می شوند.

ببخشید این موضوع به قدری مهم است که در آذر 1402 – یک ماه قبل از بیماری سخت مرحوم دکتر داودی – در اقدامی غیرعادی جلسه علنی تشکیل داد و مبانی این موضوع را مطرح کرد.

به داوطلبان محترم پیشنهاد می شود دو ساعت وقت بگذارند، در این جلسه شرکت کنند و خود را از دام این اشکال مرگبار رها کنند.

absnews