نشست کشورهای همسایه افغانستان؛ فرصتی برای سیاست همسایگی
اگر سیاست همسایگی در افغانستان موفق شود و راه حل های مبتنی بر نظام سلطه و غرب را جایگزین کند، دستاورد بزرگی برای کشورهای منطقه حاصل می شود و راه برای همگرایی و همکاری بیشتر برای حل مسائل باز می شود. چالش ها و مسائل.
در حالی که برخی خروج نیروهای ناتو از افغانستان را راهی برای نشان دادن ضعف جهان در مواجهه با مشکلات بین المللی در غیاب ایالات متحده می دانند، ابتکار «سیاست همسایگی» دولت جدید ایران فرصت مهمی برای کمک به حل این مشکل پیدا کرد. مشکل. پیچیده ترین مشکلات جهان در پنجاه سال اخیر پتانسیل خود را نشان می دهد و می تواند یک الگوی مهم به حاشیه رانده شده را به عرصه سیاست بین الملل بازگرداند.
جمهوری اسلامی ایران و چین از همسایگان افغانستان هستند، دو کشوری که بر اهمیت سیاست همسایگی تاکید دارند و به دنبال آن هستند که آن را در اولویت سیاست خارجی قرار دهند. دولت جدید جمهوری اسلامی ایران در تلاش است تا تمامی عوامل مؤثر بر گشایش را نسبت به همسایگان خود در داخل کشور به صورت هم افزایی جهت دهی کند. چین با تکیه بر سیاست کمربند واحد از عامل ارتباطی به عنوان نیرویی برای سازماندهی سیاست همسایگی خود استفاده کرده است. اکنون امید است سایر کشورهای منطقه به سیاست همسایگی توجه کرده و تلاش کنند تا توانمندی های این سیاست را بشناسند و آن را در اولویت های سیاست خارجی خود قرار دهند.
همسایه بودن به عنوان یک عنصر جغرافیایی تهدیدها و فرصت هایی را که از مرزهای مشترک و مجاورت ناشی می شود درک می کند. «سیاست همسایگی» رویکردی است که بر عنصر هنجاری «همسایگی» برای استفاده از فرصتهای همسایگی و اجتناب از تهدیدها تکیه دارد.
وضعیت امروز افغانستان یکی از پیچیده ترین بحران های ناشی از تجاوزات و جنگ های انگلیس، شوروی و آمریکا و فقر و تفرقه ناشی از آن است. نتیجه بیست سال اخیر تسلط آمریکا بر این کشور که با رویکرد تهدیدمحور و با هدف سوء استفاده از موقعیت افغانستان برای مدیریت چین، روسیه و ایران صورت گرفت، باعث ویرانی خونین و ملتی فقیر و رنج کشیده شد. موضوع مهمی در قلب آسیا باقی مانده است.
به گزارش ای بی اس نیوز ، ایالات متحده ده ها سال است که بر منطقه غرب آسیا به عنوان یک هژمونی بر اساس قدرت نظامی حکومت می کند. با این حال ، در مرحله افول قدرت آمریکا و به موازات خروج رسوایی این کشور از افغانستان و غرب آسیا ، ما شاهد ظهور و ظهور بحران های حاد در منطقه هستیم که “بازتاب و حل ابتکارات ضروری است”. . این ابتکارات که در 100 سال گذشته به دلیل تسلط اندیشه سیاسی غرب اقبال به ظهور نیافته اند، اکنون این فرصت را دارند که توانایی خود را در پاسخگویی به بحران های پیچیده ناشی از سیاست های تهاجمی، جدایی طلبانه و خشونت آمیز ایالات متحده محک بزنند. و غرب «سیاست همسایگی» یکی از این ابتکارات است.
افغانستان یک کشور استراتژیک محصور در خشکی در قلب آسیا است. این کشور به آسیای مرکزی، شبه قاره هند، شرق دور و غرب آسیا متصل است و همسایگان بزرگی دارد که می تواند با آنها برای حل بسیاری از مشکلات خود همکاری کند و مسیر جدیدی را به سوی صلح، ثبات و توسعه در پیش بگیرد.
متخصص افغانستان
نقش همسایگان افغانستان به ویژه جمهوری اسلامی ایران و سیاست همسایگی آن در اینجا مهم است. زمینه را برای رهبران افغانستان برای مشارکت سازنده کشورهای همسایه یا به عبارت دیگر استفاده کابل از معیار همسایگی فراهم کنید. همکاری کشورهای همسایه افغانستان در شکل دهی سیاست متقابل، گام ابتکاری بعدی است که می توان به موفقیت آن امیدوار بود. این موفقیت، نه تنها برای همسایگان افغانستان، بلکه برای ابتکار سیاست همسایگی، باید به تقویت روابط دوجانبه و منطقه گرایی کمک کند.
البته آنچه در سیاست همسایگی محوری است، حسن همجواری و حسن همجواری نیست، بلکه فضیلت همسایگی است که به عنوان یک عنصر هنجاری باعث ایجاد مشکلاتی بین همسایگان می شود، از جمله مسائل داخلی کشورها با رویکردی خردمندانه حل می شود. همیشه بر اصل همسایگی به عنوان یک عنصر اصیل. در روابط همسایگان بالاخره مشکلات از بین رفته است و آنچه باقی می ماند فضیلت حسن همجواری است. این عنصر همسایگی خوب است که می تواند روابط قومی و مذهبی و سایر مسائل را بر اساس مدارا از قلمرو تهدید و حتی فرصت خارج کند.
نشست وزرای خارجه افغانستان چهارشنبه آینده فرصتی است برای ارائه قابلیت های “سیاست همسایگی” برای بازکردن گره های پیش روی مردم منطقه ، و البته ایران با کمک همسایگان. از افغانستان ، همه کارها را در این زمینه انجام خواهد داد. قدرت آن برای موفقیتآمیز کردن جلسه چهارشنبه.
بیشتر بحران کنونی در افغانستان ناشی از اختلافات داخلی و تجاوزات خارجی است که ایالات متحده را در 20 سال گذشته دچار کرده است. پایان اشغالگری با وجود آشفتگی و آشفتگی که برای افغانستان ایجاد کرده است ، اکنون این کشور را در آستانه یک فرصت تاریخی قرار می دهد. از گروه های داخلی افغانستان انتظاراتی وجود دارد که راه را برای یک حکومت فراگیر هموار کنند. مدل حکومتداری که می تواند افغانستان را در مسیر ثبات، صلح و توسعه پایدار قرار دهد، الگوی “دولت فراگیر” را منعکس می کند.