مرگ خونین پس از 12 سال اخاذی برای یک راز / قاتل مسلح را اجیر کردم + جزئیات • رکنا

به گزارش خبرنگار حوادث رکنا در تبریز، عصر 20 بهمن ماه سال گذشته بود و رهگذرانی که از اتوبان کسایی تبریز عبور می کردند در وسط اتوبان با خودرویی روبرو می شوند که به نظر می رسید راننده آن سرش را روی سر گذاشته است. فرمان به طرز مشکوکی در نتیجه، چندین نفر خودروهای خود را متوقف کردند تا در صورت بیماری و نیاز به کمک راننده، به او برسند. اما وقتی به راننده نزدیک شدند با سر خون آلود او که در خون خودش غرق شده بود مواجه شدند.

بلافاصله موضوع را به پلیس 110 گزارش کردند.در پی این گزارش مجتبی جمالی بازپرس ویژه آدم کشی تبریز به همراه تیمی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی تبریز برای بررسی صحنه جنایت و کشف راز این جنایت در وسط بزرگراه به محل جنایت اعزام شدند.

زمانی که بازپرس ویژه قتل به محل حادثه می رسد به سرعت متوجه بقایای جنایتکاران در صحنه جنایت می شود و از این ردپاها در کمتر از 24 ساعت موفق به شناسایی و شناسایی می شود. گرفتن هر دو متهم تفهیم اتهام خواهند شد.

پیشنهاد پول مرا وسوسه کرد

جواد متهم ردیف اول این پرونده وقتی مقابل افسر تحقیق و کارآگاهان قرار گرفت، ماجرا را اینگونه توضیح داد:

من فردی فقیر و فقیر هستم، تنها درآمدم از سفر است که آن هم موظف به پاسخگویی است هزینه ها و مخارج من، همسرم و 5 فرزندم بودیم.

در یک روز سرد پاییزی، طبق معمول مشغول مسافر من بودم؛ به مقصد رسیدم و آخرین مسافر را پیاده کردم که ناگهان دیدم مردی 55 ساله (کاظم متهم دوم این پرونده) در را باز کرد و نشست. از همان لحظه ای که در ماشین نشست، از دردسرها و بدبختی هایش دست بر نمی داشت، از اینکه یک معتاد به نام سیامک 12 سال است که زندگی اش را سیاه می کند و مدام از او اخاذی می کند و جیبش را خالی می کند. چون جانش بر لبانش است و عاجز است و نمی داند الان باید چه کند.

من هم از مشکلات زندگیم گفتم، فقر و نداری و… کاظم شماره ام را گرفت و از آن روز به بعد کم کم ارتباطمان شدت گرفت و به هم نزدیک شدیم. تا روزی که به من پیشنهاد عجیب و وسوسه انگیزی داد. گفت که در ازای دریافت مبلغ هنگفتی آدم کشی سیامک بذار کمکش کنم شوکه شده بودم، نمی دانستم چه جوابی بدهم. مغزم کاملا قفل شده بود و کنترلی نداشت. تصمیم گیری برای من بسیار سخت بود. مبلغی که او به من پیشنهاد کرد از یک طرف بسیار وسوسه انگیز بود و از طرف دیگر شامل قتل یک انسان و گرفتاری ها و عواقب دیگری بود.

کاظم هم گفت که اسلحه و سایر تجهیزات لازم را خودش تهیه می کند، فقط باید با اسلحه ای که از قبل آماده کرده به سر سیامک شلیک کنم و تمام! در عوض باید همان مبلغ هنگفت را به من بدهد. خیلی فکر کردم و بالاخره پیشنهادش را پذیرفتم.

قرار بر این شد که کاظم با سیامک ملاقاتی ترتیب دهد و او را به محل حادثه برساند، چون به گفته کاظم دائما در تماس بودند و از این جلسات زیاد انجام می دادند، بنابراین برای سیامک شکی نبود، او به راحتی پذیرفت. . از این رو روز حادثه با سیامک قرار گذاشت و با ماشینش به سمت ما آمد و ما را سوار کرد و به سمت بزرگراه کسایی حرکت کردیم. در میانه راه و در بزرگراه اسلحه اش را بیرون آورد و از پشت به سرش شلیک کرد. سریع از ماشین پیاده شدیم و فرار کردیم.

اخاذی 12 ساله سیامک مرا خسته کرده بود

اما کاظم راز اخاذی سیامک را وقتی مقابل بازپرس و کارآگاهان قرار گرفت فاش کرد و گفت: 12 سال است که سیامک را می شناسم، با او همسایه بودیم. او دائماً به محل کار و زندگی من می آمد و با توجه به اطلاعاتی که از من داشت و به دلایلی نمی توانم بگویم با تهدید و اخاذی از من اخاذی می کرد. از آبرویم می ترسیدم و هر چه می خواست برایش فراهم می کردم، از خرید میوه و آجیل برای خانواده اش گرفته تا خرید تلویزیون و سایر مایحتاج آنها. اما خسته بودم، 12 سال بود که به او باج می دادم و استرس داشتم. تصمیم گرفتم فوراً از شر آن خلاص شوم کابوس تمام کردن

به دنبال یک فرد مناسب و نیازمند مالی بودم که با جواد آشنا شدم. برای دوستی با او برنامه ریزی کردم و ماجرا را برایش تعریف کردم و در قبال دریافت مبلغی از او برای کشتن سیامک کمک خواستم. او نیز موافقت کرد. ما قتل را طراحی کردیم و روز حادثه او را به محل بردیم و سیامک که پشت ماشین نشسته بود، توپ به سرش زد.

به گزارش رکنا، پرونده این متهمان با کیفرخواست صادره از سوی شعبه ویژه قتل بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز و همچنین با درخواست تشکیل شد. انتقام گرفتن اولیای دم مقتول برای صدور حکم قطعی به شعبه اول دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی اعزام شدند.

فاطمه قلی پور گنجلو