فرجام نوجوان 13 ساله قمی زیر تانک بعثی ها جان باخت

قبل از آغاز تهاجم عمومی رژیم بعث عراق به خاک کشورمان در 10 شهریور 1368، ارتش رژیم متجاوز با استفاده از توپ، تانک، توپ های صحرایی و البته با پشتیبانی هواپیماهای جنگنده خود، در 104 بار بر فراز نوار مرزی غرب کشورمان بمباران شد که بیشتر این درگیری ها محدود به اطراف مرز بود و چند روز بیشتر طول نکشید.

محمد حسین؟

کتاب الامام، جلد 14، ص 138. 74

ساعتی پس از رسیدن خبر شهادت محمدحسین فهمیده به تحریریه صدای جمهوری اسلامی ایران، رادیو سراسری ایران با قطع پخش برنامه های عادی خود اعلام کرد: پسر 13 ساله ای با ایثار از زیر یک تانک عراقی رفت. آن را منفجر کرد و خودش شهید شد.»

وی در بخشی از این پیام با برانگیختن شجاعت محمدحسین فهمیده در خط مقدم خیر علیه باطل می نویسد: رهبر ما این کودک 12 ساله است که با قلب کوچکش که ارزشش از صدها زبان ما می گذرد. و قلم ها، خود را با نارنجک زیر تانک دشمن انداخت، آن را انداخت و منهدم کرد و شربت شهادت را نیز نوشید. خدایا از وجود مقدست بهانه ای می خواهم که فرزندان و جوانان عزیزمان فداکاری کنند و ما از آن بهره مند شویم.

در جریان درگیری کردستان یک هفته به خانه برنگشت و یک روز نیروهای کمیته کردستان او را به خانه بردند و از مادرم خواستند که متعهد شود که محمدحسین در سن کمش به کردستان برود. اما او پاسخ داد: مادرم بی سواد است، من خودم برگه را امضا می کنم به شرطی که بروم جایی که امام دستور دهد.

وزن چند تنی تانک، جسد محمدحسین را له کرد و انفجار همزمان چند نارنجک جنگی، جسد او را تکه تکه کرد. نیروهای محلی حاضر در منطقه سپس بقایای پیکر سوخته محمدحسین را به خانواده وی تحویل دادند و وی توسط خانواده اش در قطعه 24 ردیف 44 شماره 11 در جوار آرامگاه آیت الله سید محمود طالقانی در بهشت ​​زهرا تهران به خاک سپرده شد.

داود برادر بزرگتر محمد حسین متولد 1341 در سال 62 در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.

فرشته فهمیده خواهر محمدحسین از نحوه اطلاع خانواده از شهادت محمدحسین می گوید: «روز 10 مهر 1398 به مدرسه رفتیم، محمدحسین به بهانه بازی از خانه خارج شد اما به خانه بازگردانده شد و یک بار دیگر خداحافظی کرد. . و به مادرم گفت: “مامان لطفا امروز با من خداحافظی کن.” مادرم که فکر می کرد او قرار است بازی کند و به زودی برمی گردد، با لبخند حسین را در آغوش گرفت و با هم از او خداحافظی کردند. حسین هم راضی از خانه بیرون رفت. سه روز از رفتنش گذشته بود که یکی از دوستانش وسایلش را برای ما آورد و گفت: «محمد حسین به جبهه رفته است. البته این اتفاق قبل از چند روز دوری از خانه افتاده بود.

بالاخره روز موعود فرا رسید. محمدحسین با چند نارنجک به کمر و چند نارنجک دیگر در دست به سمت تانک های عراقی که به سمت او پیشروی می کردند، حرکت کرد. منطقه زیر آتش شدید ارتش بعث قرار گرفت که باعث شد محمدحسین از ناحیه یکی از زانوهایش مورد اصابت گلوله قرار گیرد و از ناحیه پا مجروح شود، اما او دست از هدف خود نکشید و به نزدیکترین تانک رسید و بر روی تانک نشست. زمین تا زیر تانک مخفی شود.حال حرکت کرد و ضامن را از نارنجک رها کرد و با دادن جان خود باعث وحشت و عقب نشینی سربازان بعثی شد.

محمد حسین در شش سالگی در مدرسه کریمی روحانی قم ثبت نام کرد. وی تا سال چهارم ابتدایی در این مدرسه تحصیل کرد اما یک سال مانده به پایان دوره ابتدایی به دلیل مهاجرت خانواده به شهر کرج بقیه دوران دبستان را در مدرسه شهیدی کرج خواند.

محمدرضا اصلانی – شهید فهمیده – سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی – تهران – چاپ اول – 1377

او تا سال دوم در مدرسه خیابان کرج تحصیل کرد. همزمان با شور و شوق روزهای قبل از بهمن 57 تراکت و نوار سخنرانی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را در بین مساجد و مردم کوچه و بازار پخش کرد.

پس از این حادثه تلخ، مقامات سیاسی و فرهنگی کشورمان با همکاری یکدیگر روز شهادت شهید محمدحسین فهمیده را در تقویم رسمی کشورمان به عنوان روز نوجوان، دانش‌آموزی و بسیج دانشجویی نامگذاری کردند. مقاومت واحد بسیج در مدارس سراسر کشور با حضور دانش آموزان علاقمند تشکیل شد.

محمدحسین در پایان سال تحصیلی 57-58 و در تابستان 1358 با عضویت در بسیج مدرسه و مسجد بسیج محل به جبهه های غرب کشور اعزام شد.

منابع:

اما آخرین و بزرگترین تهاجم رژیم بعث عراق به خاک کشورمان در آخرین ماه تابستان 59 رخ داد، تجاوزی که به جنگی 8 ساله علیه کشورمان تبدیل شد و 2928 روز به طول انجامید. ارتش اشغالگر جنگی 1280 کیلومتری را در سراسر مرز کشورمان شعله ور کرد که عنوان طولانی ترین جنگ قرن بیستم پس از جنگ ویتنام را به خود اختصاص داد.