صاحبخانه شرور به جای اجاره به دختر 15 ساله پیشنهاد داد/ مرد بی غیرت ناپدید شد • خبرگزاری رکنا
خبرگزاری رکنا توسط سردبیران رکنا
خبرگزاری رکنا توسط سردبیران رکنا
داستان واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
او به خاطر هر موضوع پیش پا افتاده ای با من ناسازگاری ایجاد می کرد و با من قهر می کرد، گاهی عصبانیت و تحقیر او نسبت به من چندین ماه طول می کشید، اما من همچنان با چنگال و دندان زندگی خود را حفظ کردم. او حتی 5 ماه خانه را ترک کرد و دوران مجردی را گذراند، اما مادرم در آن زمان زنده بود و در این مدت من را از نظر مالی تامین می کرد، به همین دلیل نبود همسرم تاثیر چندانی در زندگی من نداشت. ، اما بعد از مرگ مادرم نقل مکان کرد و پدرم نیز با زن دیگری ازدواج کرد و دیگر از فرزندانش مراقبت نکرد. با اینکه درآمد خوبی داشت، باز هم برایش مهم نبود که من روزهای سختی را می گذرانم. در این شرایط با تهیه ترشی خانگی و میزان یارانه زندگی کردم. اما آرمان حدود 6 ماه پیش دوباره من و 2 فرزندم را رها کرد و به مکان نامعلومی رفت. با اینکه تلفن همراهش را خاموش کرده بود، تا 2 ماه پیش اجاره خانه را به حساب بانکی من واریز می کرد، اما تا 2 ماه پیش از واریز همان پول به حساب من منصرف شد و من به شدت دچار مشکل مالی شدم. وقتی صاحبخانه بی ادبم دید که نمی توانم اجاره خانه را پرداخت کنم، از دختر 15 ساله ام خواستگاری کرد. از رفتار این مرد 40 ساله به شدت عصبانی بودم و او را از خانه بیرون کردم. برادرم وقتی ماجرا را شنید 40 میلیون تومان برای رهن خانه دیگری به من قرض داد و من مجبور شدم آن خانه را ترک کنم اما حالا برادرم پولش را میخواهد و مرا تحت فشار قرار داد تا با فروش لوازم خانگی مبلغ وام را به او بپردازم. اما نتوانستم آن پول را تامین کنم به همین دلیل از همسرم به دلیل عدم پرداخت نفقه شکایت کردم و به کلانتری آمدم تا به من کمک کند تا آرمان را پیدا کنم یا حداقل به طور قانونی نفقه من و فرزندانم را از حقوق او کسر کنم.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد)، بررسی های کارشناسی و اقدامات مشاوره ای این پرونده به ماموران مجرب معاونت مددکاری اجتماعی این پایگاه محول شد.
به گزارش رکنا؛
آیا این خبر برای شما مفید بود؟
https://www.rokna.net/fa/tiny/news-866193>منبع:
زن 45 ساله ای که از ترک صدقه شوهرش شاکی بود، ماجرای خود را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: حدود 20 سال پیش، آرمان دادگاه آمد و ما به صورت کاملاً سنتی ازدواج کردیم، در حالی که خانواده من هیچ تحقیقی در مورد وضعیت اخلاقی و اجتماعی او انجام ندادند، زیرا آرمان جوانی بود که در یکی از خدمات فرهنگی کشور کار می کرد و به من اعتماد کامل داشت. . می خواهم سر سفره عقد بنشینم اما خانواده آرمان به دلیل دوری راه در مراسم عقد و عروسی شرکت نکردند. وقتی وارد خانه بخت شدم متوجه شدم شوهرم مردی عصبانی است.
حوادث رکنا: وقتی شوهرم مرا با 2 فرزندم رها کرد و به مکان نامعلومی رفت، حدود 2 ماه نتوانستم اجاره خانه را بپردازم تا اینکه صاحبخانه بدجنس به دختر 15 ساله ام آمد.