فصول چهارم و پنجم از فصل اول از قسمت دوم کتاب دوم (در مورد وسایل تصرف) قانون مدنی به سؤالات «بیان شرایط مندرج در عقد» و «در معاملاتی که مفعول آن مال غیر یا معاملات عاقلانه است».
به گزارش ای بی اس نیوز، فصل چهارم (اعلام شرایط انعقاد قرارداد) و فصل پنجم (در معاملاتی که موضوع آن مال غیر یا معاملات متقلبانه است)، فصل اول (در عقود و تعهدات به طور کلی) فصل دوم (در عقود و معاملات و در این گزارش به بررسی الزامات) کتاب دوم (درباره کالا) قانون مدنی از ماده 232 تا 263 می پردازیم.
فصل چهارم (بیان شرایطی که در طول قرارداد منعقد می شود)
موضوع اول (از نظر شرایط)
ماده 232- شروط تفصیلی زیر باطل است ولی موجب بطلان عقد نمی شود.
1- شرط محال.
2- شرطی که منفعتی در آن نباشد.
3- شرط غیر قانونی.
ماده 233- شروط ذیل باطل و موجب فسخ عقد میشود:
1- شرط خلاف مقتضای عهدنامه.
2- شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل دیگری می شود.
ماده ۲۳۴- شرط سه قسمت است:
1- شرط صفت.
2- شرط نتیجه.
3- شرط لفظی ایجابی یا منفی.
شرط صفت شرط مربوط به کیفیت یا کمیت معامله است.
شرط نتیجه انجام کاری خارج از شرایط است.
شرط فعل آن است که فعل یا عدم فعل در حال مشروط به یکی از متعاملین یا به شخص خارجی باشد.
موضوع دوم (در جملات شرطی)
ماده 235- هرگاه شرط واقع شده شرط صفت باشد و معلوم شود که این صفت وجود ندارد، شرط فسخ است.
ماده ۲۳۶- شرط نتیجه در صورتی که حصول این نتیجه به دلیل خاصی معلق نباشد با خود شرط این نتیجه حاصل می شود.
ماده 237- هرگاه شرط شرط فاعل عقد باشد اعم از ایجابی یا منفی، ملزم به تحقق شرط باید آن را وفا کند و در صورت تخلف طرف قرارداد میتواند به حاکم خطاب کند و از او بخواهد. مجبور به انجام شرط شود.
ماده 238- هرگاه شرط عقد باشد و اجبار دائن به انجام آن غیرممکن باشد ولی توسط شخص دیگری ممکن باشد، حاکم می تواند به هزینه طلبکار راه انجام این عمل را فراهم کند. .
ماده 239- هر گاه در مقابل فعل مشروط اقامه شرط مقدور نباشد و عمل مشروط جزء اعمالی نباشد که طرف می تواند به نام خود انجام دهد طرف دیگر حق فسخ معامله را خواهد داشت. .
ماده 240- اگر بعد از عقد از شرط امتناع شود یا معلوم شود که در ضمن عقد مانع از آن شده است، کسی که شرط به نفع او بوده حق فسخ دارد مگر اینکه رد مستدل باشد. در مورد یک قانون اساسی .
ماده 241- ممکن است در معامله شرط شود که یکی از طرفین رهن یا ضامن دهد که مورد معامله قرار می گیرد.
ماده 242- هر گاه در ضمن عقد مقرر شده باشد که رهن مشروط بر مال معینی را رهن کند و آن کالا خراب یا معیوب شود، مشروط حق فسخ دارد، ولی حق مطالبه تعویض رهن یا رهن ندارد. رفع عیوب و اگر بعد از مال مشروط باشد اگر مال مرهون از بین برود یا خراب شود حق فسخ آن را ندارد.
ماده 243- هر گاه در عقد شرط باشد كه ضامن داده شود و اين شرط محقق نشود، حق فسخ دارد.
ماده 244- طرف عملیاتی که شرط او به نفع اوست می تواند از اجرای شرط صرف نظر کند در این صورت همه چیز چنان است که گویا این شرط در عملیات قید نشده است ولی شرط نتیجه قابل رفع نیست.
ماه 245- اسقاط حق ناشی از شرط، لفظی یا عملی است، یعنی عملی که مستلزم اسقاط شرط باشد.
ماده 246 ـ اگر معامله به سبب فسخ یا فسخ منقطع شود شرطی که در آن واقع شده است باطل است و در صورتی که مکلف به شرط انجام داده باشد میتواند به شرطی دیه خود را وصول کند.
فصل پنجم (در معاملاتی که موضوع آن مال غیر یا معاملات فضولی است)
ماده ۲۴۷- معامله با مال غیر از قیمومت یا قیمومت یا وکالت صحیح نیست هر چند صاحب مال راضی باشد ولی اگر بعد از معامله مالک یا نماینده او آن را اجاره کند معامله صحیح و صحیح می شود. .
ماده 248- رضايت مالك به معامله غبن به قول يا عملي حاصل مي شود كه حاكي از عقد باشد.
ماده ۲۴۹ – سکوت مالک هر چند در مجلس زوجیت حاضر باشد جواز نیست.
ماده 250 – اذن در صورتی نافذ است که مسبوق به رد نباشد و الا بلااثر است.
ماده 251- رد معامله متقلبانه به قول یا عملی حاصل می شود که نارضایتی مشتری را نمایان سازد.
ماده 253- اجازه یا امتناع فوراً لازم نیست و اگر تأخیر موجب ضرر مبدأ باشد نماینده می تواند معامله را فسخ کند.
ماده 253- اگر قبل از اذن یا امتناع در معامله عاقلانه مالک بمیرد اذن یا رد متعلق به ورثه است.
ماده 254- هر گاه كسی در مال معامله كند و بعد از آن به نحوی به تاجر غافل منتقل شود، صرف تصرف موجب نفوذ معامله قبلی نمی شود.
ماده 255 ـ هر گاه كسی به مال فضولی كند و معلوم شود كه آن مال مال معامله كننده بوده یا مال كسی بوده كه معامله كننده با او می توانسته باشد. معامله را انجام داده اند. معامله به عنوان ولی یا عامل، در این صورت نفوذ و صحت معامله منوط به اجازه تاجر است، در غیر این صورت معامله باطل می شود.
ماده 256- هر گاه کسي مال خود و غير را در عين عقد منتقل کند يا انتقال مالي را براي خود و ديگران بپذيرد معامله براي او صحيح است و ديگران را مقيد ميسازد.
ماده 257 ـ اگر عین مال مورد معامله فضولی قبل از اذن یا رد مالك معامله دیگری نیز باشد، مالك می تواند هر یك از معاملات را كه بخواهد در این صورت اجازه داده است. هر یک از معاملات پس از آن معتبر خواهد بود و قبلی لغو می شود.
ماده 258- از نظر منافع مالي كه مورد عمل فضولي قرار گرفته است و نيز مزاياي ناشي از مبادله آن، اجازه يا امتناع از روز عقد نافذ خواهد بود.
ماده 259- اگر عامل عین مالی را که مورد معامله بوده است به متعاهد مسترد کرده باشد و مالک اجازه معامله را ندهد متصرف ضامن عین و منفعت است.
ماده 260- اگر عامل مسامحه وجهی را که مورد عملیات بوده است گرفته و نزد خود نگه دارد و مالک نیز به اذن عملیات، ارز مبادله ای را اجازه دهد، دیگر حق رجوع به آن را ندارد. طرف دیگر
ماده 261- در صورتي كه بايع در تصرف مشتري باشد در صورتي كه مالك اجازه معامله ندهد مشتري در مدتي كه در تصرف بوده ضامن اصل و منافع است. از، حتی اگر علاقه را تمام نکرده باشد.تصرف مشتری رخ داده است.
ماده 262- در مورد ماده قبل مشتری حق دارد بایع را برای استرداد ثمن تصرف کند.
ماده 263- اگر مالک معامله را اجازه ندهد و مشتری نیز از احتیاط خود بی اطلاع باشد، حق دارد ثمن و اجرت المثل را از بایع تقاضا کند.
انتهای پیام