مدیر گروه انرژی مرکز پژوهش های مجلس گفت: ایران با وجود داشتن 17 درصد از ذخایر گازی جهان، تنها 1.5 درصد گاز جهان را معامله می کند.
وی افزود: کشورهایی که سهم قابل توجهی از ذخایر گازی جهان را در اختیار دارند، عموماً در بازار جهانی تجارت انرژی در یک جدول مشترک هستند. قبل از جنگ با اوکراین، روسیه حدود 18 درصد از ذخایر گاز جهان و حدود 18 درصد از تجارت گاز جهان را در اختیار داشت.
این کارشناس انرژی گفت: برخی می گویند با این همه ذخایر گاز چرا ایران باید گاز وارد کند؟ پاسخ این است که تجارت گاز یک تجارت متعارف در کشورهای مختلف جهان است. به عنوان مثال، ایالات متحده بزرگترین تولید کننده گاز و یکی از بزرگترین مصرف کنندگان گاز است. این کشور از یک سو سالانه 75 میلیارد متر مکعب گاز از کانادا وارد می کند و از سوی دیگر 25 میلیارد متر مکعب گاز به کانادا صادر می کند. آمریکا نیز از ترینیداد و توباگو به صورت LNG گاز وارد می کند و از سوی دیگر سالانه حدود 95 میلیارد متر مکعب گاز به همین روش به اروپا صادر می کند.
وی افزود: در بین کشورهای مختلف دنیا، این ایران است که در مقایسه با حجم ذخایر خود، تجارت گاز کمی انجام می دهد. حدود 17 درصد از ذخایر گاز جهان در ایران است، اما سهم ما از تجارت جهانی گاز حدود 1.5 درصد است. در حالی که طبق برنامه ریزی انجام شده در دهه 80 قرار بود تا پایان افق 1404 به سهم 8 تا 10 درصدی در تجارت جهانی گاز برسیم.
شرایط لازم برای تحقق اهداف برنامه هفتم در مبادلات انرژی
ظفریان ادامه می دهد: اکنون هدف جدیدی برای بخش گاز تعیین شده است. بر اساس برنامه هفتم باید به 20 میلیارد مترمکعب واردات گاز در سال و 40 میلیارد مترمکعب صادرات گاز در سال برسیم. این هدف گذاری در سطح پایین انجام شد تا دولت بتواند آن را اجرا کند. امروزه میزان واردات گاز سالانه صفر و میزان صادرات گاز سالانه نزدیک به 20 میلیارد متر مکعب است.
وی همچنین گفت: در مورد برق نیز باید طی برنامه هفتم به 20 میلیارد کیلووات ساعت تجارت در سال دست پیدا کنیم که هم اکنون حدود 5 میلیارد کیلووات ساعت در سال است. در مورد فرآورده های نفتی باید به حدود 250 هزار بشکه معادل نفت خام در روز برسیم.
مدیر گروه انرژی مرکز پژوهش های مجلس خاطرنشان کرد: دستیابی به این اهداف مشخص شده در برنامه هفتم مستلزم چندین الزام است. اولاً موضوع تجارت انرژی باید در اولویت برنامه های کشور باشد. قراردادهایی که تاکنون اجرا شده تقریباً همه در سطح ریاست جمهوری رصد و امضا شده است و ایجاد ستاد ساماندهی تجارت انرژی منطقه به دولت سپرده شده است تا در برنامه هفتم به پیشبرد این هدف کمک کند.
وی افزود: لازمه دوم انعطاف قرارداد است. گاز بازار منطقه ای دارد و قیمت آن به صورت منطقه ای تعیین می شود. ادبیات قیمت جهانی گاز کاملا نادرست است در حالی که ادبیات قیمت جهانی نفت وجود دارد. چون بازارهایشان متفاوت است. قیمت گاز عمدتا بر اساس شرایط مذاکرات بین طرفین تعیین می شود. این بدان معناست که ما باید گاز را با قیمت های مختلف به کشورهای مختلف بفروشیم.
صادرات چگونه عدم تعادل گاز را کاهش می دهد؟
ظفریان در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا با عدم تعادل گاز در ایران می توانیم صادرات گاز را افزایش دهیم؟ وی گفت: صادرات گاز به حل مشکل عدم تعادل گاز کمک می کند. زیرا این امر جذابیت سرمایه گذاری در میادین گازی کشور را افزایش می دهد. وزارت نفت و شرکت ملی نفت علاقه بیشتری به سرمایه گذاری در میادین نفتی دارند. چون می توانند نفت صادر کنند اما در میادین گازی چون مصرف کننده اصلی در داخل کشور و با قیمت های کمتر از هزینه تولید گاز است سرمایه گذاری به صرفه نیست.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان مثال اگر میدان گازی پارس شمالی که می تواند 100 میلیون مترمکعب در روز گاز تولید کند معادل 4 قطعه پارس جنوبی باشد، آن را به گونه ای توسعه می دهیم که نیمی از تولید آن صرف شود. برای جبران عدم تعادل داخلی و نیمی دیگر از تولید آن برای صادرات در نظر گرفته شده است. اگر گاز را در نظر بگیریم برای سرمایه گذاران جذابیت بیشتری دارد تا اینکه بخواهند فقط برای مصرف داخلی سرمایه گذاری کنند.
این کارشناس انرژی گفت: در ماده 15 برنامه هفتم دولت مجاز است در صورت توسعه میدانی توسط بخش خصوصی تا بازگشت سرمایه اولیه آن گاز تهیه کند.