10:35 – 21 جولای 1403
وزارت اقتصاد اعلام کرد همانطور که جامعه کارشناسان و متخصصان امور مالی و پولی تایید کرده اند، با توجه به برخی از متغیرهای اقتصادی مانند نقدینگی، اوراق مالی و غیره که از آنها به عنوان «متغیر اسمی» یاد می شود، تعداد آنها باید نادرست باشد. متغیرهای فوق
برای درک سادهتر مسئله، باید گفت که به عنوان مثال، همانطور که یک میلیون تومان در سال 1399 برابر با یک میلیون تومان در سال 1403 نیست، از نسبتهای تعدیلی برای مقایسه و اندازهگیری سایر متغیرهای اسمی استفاده میشود. زمان. مهمترین این نسبت ها تعدیل متغیر اسمی با «تولید ناخالص داخلی»، «منابع بودجه عمومی»، «اعداد شاخص قیمت» و … است.
در این گزارش به منظور تبیین وضعیت بازار اوراق بهادار در دولت سیزدهم، ابتدا به مقایسه میزان «واقعی» اوراق منتشر شده در دولت سیزدهم و دولت دوازدهم و سپس با ارائه مروری بر بدهی های گذشته می پردازیم. بازپرداخت، توضیح خواهیم داد که چه چیزی اشتباه بوده است، محتوای رسانه ای در روز قبل منتشر شده است و آن را نمایش خواهیم داد.
استفاده و معرفی منظم اوراق بهادار برای تامین مالی بودجه از سال 1393 به تدریج باعث افزایش حجم اوراق بدهی و نسبت آن به تولید ناخالص داخلی در دولت های یازدهم و دوازدهم شده است. این درصد در سال 1397 تا پایان سال 1399 افزایش فزاینده ای داشت به طوری که در سال 1399 دولت دوازدهم با انتشار 202 هزار میلیارد تومان اوراق مالی معادل 5 درصد تولید ناخالص داخلی (به قیمت روز) این بازار را تامین مالی کرد.
اما از سال 1400 با روی کار آمدن دولت سیزدهم و افزایش سهم سایر منابع بودجه عمومی، نسبت اوراق بهادار به تولید ناخالص داخلی علیرغم رشد اقتصادی سیر نزولی را آغاز کرد. در سال های 1400، 1401 و 1402 این درصد به کاهش خود ادامه داد و به 2.8، 2.1 و 2.5 درصد رسید.
علاوه بر این، شاخص دیگری که می تواند انتشار واقعی اوراق بدهی را در طول سالیان متمادی مقایسه کند، تعدیل «ارزش اسمی اوراق» با استفاده از «شاخص قیمت مصرف کننده – CPI» است.
بر اساس شاخص قیمت مصرف کننده ارائه شده توسط مرکز آمار با سال پایه 1400، ارزش تعدیل شده اوراق مالی منتشر شده در سال 1398 برابر با 2840 و ارزش تعدیل شده اوراق منتشر شده در سال های 1401 و 1402 به ترتیب برابر با 1498 و 1526 بوده است. در سال 1399 بر اساس شاخص بازنگری شده فروش اوراق بهادار دو برابر سال های 1401 و 1402 بوده است.
در نهایت برای تکمیل موضوع می توان میزان اوراق منتشر شده در هر سال را ارزیابی و با «منابع بودجه عمومی» مقایسه کرد. در واقع این نسبت میزان منابع بودجه عمومی را نشان می دهد که از طریق فروش اوراق تامین مالی شده است.
با نگاهی به عملکرد بودجه سالانه مشخص می شود که تامین مالی بودجه عمومی با اوراق مالی (عملکرد بودجه) از 16 درصد در سال 1395 به 32 درصد در سال 1397 افزایش یافت، اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم این روند کاهش یافت. بنابراین در سال 1402 هجری قمری درصد مذکور از 15 درصد بودجه عمومی کشور تجاوز نکرده است.
در خاتمه این بخش باید تاکید کرد که «میزان محقق شده از اوراق بهادار» منتشر شده در دولت سیزدهم نسبت به روند اتخاذ شده در دولت یازدهم و دوازدهم بهویژه در سالهای پایانی دهه 90 رو به کاهش بوده است. و روندی باثبات.
در کنار بررسی ارزش واقعی انتشار اوراق، همچنین شایان ذکر است که مجموع اوراق مالی منتشر شده در دولت یازدهم و دوازدهم (به ویژه از سال 1394 تا 1398) معادل 530.800 میلیارد تومان بوده است. در دولت سیزدهم معادل 734 هزار و 318 میلیارد تومان اوراق مالی جدید منتشر شد (از 30 مرداد 1400 تا 30 تیر 1403). لازم به ذکر است 362 هزار و 712 میلیارد تومان (نصف کل اوراق مالی منتشر شده) برای پرداخت اوراق معوق دولت یازدهم و دوازدهم هزینه شد.
به همین دلیل و از منظر کلی تر، دولت سیزدهم سعی کرد که اوراق مالی منتشر نکند تا نقش عمده ای در تامین بودجه داشته باشد، البته باید توجه داشت که بیشتر اوراق منتشر شده در دولت سیزدهم صرف تامین مالی ساخت و ساز می شد. هزینه ها از طریق اوراق تسویه خزانه.
به عنوان مثال در سال 1402 هجری قمری از 352 هزار میلیارد تومان اوراق مالی منتشر شده، معادل 132 هزار میلیارد تومان به صورت غیرنقد (اسناد خزانه اسلامی) و 220 هزار میلیارد تومان به صورت نقدی (مناقصه عمومی) منتشر شده است. اوراق قرضه). . واریز 352 هزار میلیارد تومان به خزانه از محل اوراق مذکور معادل 308 هزار میلیارد تومان بوده که 162 هزار میلیارد تومان آن به صورت فروش نقدی اوراق بوده است. همچنین در سال 1402 در مجموع 224 هزار میلیارد تومان اوراق قبلی به عنوان اصل و سود اوراق تسویه شد. بنابراین خالص انتشار اوراق سال 1402 (پس از کسر بازپرداخت اصل اوراق از اوراق نقدی فروخته شده) در صورتی که فقط تامین مالی بودجه عمومی لحاظ شود، 7 هزار میلیارد تومان منفی می شود. در واقع، دولت قصد نداشت از اوراق قرضه وام جدید بزرگی ایجاد کند.
به طور خلاصه، شایان ذکر است که مانده بدهی اوراق مالی دولت یازدهم و دوازدهم که در دولت سیزدهم تسویه شده است، بالغ بر 362 هزار و 712 میلیارد تومان معادل 9.1 درصد تولید ناخالص داخلی به قیمت های جاری برای کشور بوده است. سال 1398. اما از یک سو حجم تعهدات ناشی از فروش اوراق مالی در دولت سیزدهم برای سال های آتی به ارزش اسمی 775900 میلیارد تومان معادل 5.5 درصد تولید ناخالص داخلی در سطح 2019 قیمت های فعلی 1402.
برای این منظور می توان ثابت کرد که حجم تعهدات دولت بعدی از فروش اوراق بدهی کمتر از اعداد تسویه شده در دولت سیزدهم است و موضوعی است که چند روز پیش منتشر شده بود که «بدهی ها ایجاد شده در دولت سیزدهم بسیار بزرگ است.» او امتناع می کند
همچنین در مطلبی که روز گذشته در شبکه های اجتماعی منتشر شد، رقم بدهی (870 هزار میلیارد تومان از 13 بدهی دولت از محل انتشار اوراق) به اشتباه به اوراق مشارکت شهرداری اضافه شد در حالی که تعهدات دولت تنها 775 هزار است. میلیارد تومانی که در طول سال ها تسویه می شود، برای بازپرداخت اوراق منتشر شده توسط دولت سیزدهم. البته 95 هزار میلیارد تومان دیگر نیز در تعهداتی باقی مانده که با توجه به انتشار اوراق دولت دوازدهم باید تا پایان سال 1404 پرداخت شود.
اما در پایان باید توجه داشت که توسعه بازار بدهی یکی از ارکان مهم تامین مالی اقتصاد است. دولت ها راه های مختلفی برای تامین بودجه عمومی خود دارند. در دولت سیزدهم علیرغم دوره گذشته که تامین مالی برای جبران کسری بودجه از سوی بانک مرکزی انجام می شد، ابتدا با افزایش منابع پایدار بودجه سعی در کاهش نیاز به استفاده از سایر منابع داشت و ثانیاً انضباط بخشی و استفاده از انضباط بازار بدهی و ایجاد … بدهی سازی در دولت شفاف است.
همانطور که بارها کارشناسان و مسئولان دولت سیزدهم تاکید کرده اند، استفاده از اوراق مالی برای تامین بودجه بسیار بهتر از استقراض از شبکه بانکی و بانک مرکزی است. زیرا در این روش پرداخت اصل و سود بدهی دولت مشخص و تضمین می شود در حالی که در گذشته مانده بدهی دولت به شبکه بانکی اغلب بدون پرداخت باقی می ماند.
اما به پیشنهاد دولت سیزدهم و نمایندگان مجلس، مفاد مهمی در برنامه هفتم توسعه گنجانده شد که به موجب آن بدهی های دولت به شبکه بانکی و سایر اجزای آن به اوراق مالی تبدیل می شد تا علاوه بر شفافیت، مجموعه آنها تضمین می شود. همچنین امکان پذیر است. بنابراین، توسعه بازار اوراق قرضه و بازار بدهی به طور کلی یکی از روشهای تامین مالی اقتصاد (اعم از بخش دولتی یا سایر عناصر اقتصادی) است که در صورت رعایت چارچوبها و همچنین در نظر گرفتن ریسکهای ایجاد بدهی (از جمله نرخ بهره) بهره) می تواند منافع زیادی برای اقتصاد ایران داشته باشد. این موضوع در برنامه هفتم توسعه نیز مورد توجه قرار گرفت و بر اساس بند ب ماده 10 قانون برنامه هفتم توسعه، دولت موظف است سالانه تا سقف 50 هزار میلیارد تومان از بدهی غیرمجاز خود را به اوراق تبدیل کند.
بنابراین به رسانه های همسو با دولت چهاردهم پیشنهاد می کنیم به جای ایجاد فضای منفی پیرامون توسعه بازار بدهی، مانعی برای دولت بعدی در استفاده بهینه و منضبط از این بازار نکنند، زیرا انتشار و تسویه اوراق قرضه مالی در همه کشورهای جهان یک اصل بدیهی است. هر دولتی برای بازپرداخت اوراق قرضه قبلی و همچنین پوشش بخشی از مخارج بودجه، اوراق جدید منتشر می کند.
مهم این است که اولاً بازار اوراق قرضه با توجه به شرایط موجود در اقتصاد توسعه یابد و دوم اینکه منابع حاصل از آن صرف هزینه های عمرانی و عمرانی شود تا دولت های آینده بتوانند بازپرداخت و همچنین ایجاد ارزش افزوده را انجام دهند. اوراق قرضه قبلی با منابع به دست آمده از آن پروژه ها.
متأسفانه در سال های قبل از تشکیل دولت سیزدهم، بیشتر منابع حاصل از انتشار اوراق بدهی صرف پرداخت حقوق و دستمزد می شد، اما تمام تلاش دولت سیزدهم بر این بود که با افزایش سهم، روال فوق را متوقف کند. بودجه ساخت و ساز در مخارج؛ امید است در آینده نیز این مسیر ادامه یابد.