راز اشک | خبر فارس
انتهای پیام/
می توانید این پست را ویرایش کنید
2. نیروی انقلابی حزب الله برای خودش فشار نمی آورد. آیتالله خامنهای اولین کاندیدای ریاستجمهوری زمانی بود که خودش با مخالفت روبرو شد. اما فشار حزب جمهوری و جامعه مدرسین برای آنها تکلیف ایجاد کرد و در زمان شهادت رجایی، باهنر، بهشتی و افشاگری بنی صدر و منافقین، این وظیفه را سخت به عهده گرفتند. . مسئولیت. تصویر آیتالله خامنهای در زمان انتخابشان به عنوان رئیس، ثابت میکند که مسئولیت نیروهای حزبالله شیرین نیست. سخت و کشنده است.
3. قدرت حزب الله از روی صندلی، صندلی بعدی را طراحی نمی کند. برعکس، صندلی مسئولیتی است که برای بهبود زندگی مردم باید باری به دوش بکشد. بعد از رهبری ایشان گفتند وقتی بار رهبری بر دوش من بود راه دیگری نیست. حاج قاسم در پاسخ به کاندیدای ریاست جمهوری گفت: او کاندیدای گلوله است و در بیابان دنبال گلوله می گردد تا به او بپیوندد. او ترجیح داد در نیروی قدس بماند، جایی که «میتواند مؤثرتر» باشد، در مواجهه با پیشنهادهای مسئولیتهای بزرگتر، مانند فرماندهی سپاه.
اینها عناصر تشکیل دهنده منطق حزب الله برای اعمال حق جهاد است. حزب الله آن را به عنوان یک میدان جنگ در تمام مسئولیت ها می بیند. مسئولیتش هر چه باشد، او در آن فرصتی می بیند تا خود را نمونه ای از زنی ببیند که عشقش را قضاوت می کند و مردی از من.
واقعیت حزب الله این است که بی رحمانه تا لحظه شهادت به دنبال آرمان های خود است و برای آنها اشک می ریزد. مثل شیادها، مثل زائران، مثل…
این را برای صفحه اصلی پیشنهاد دهید
به گزارش ABSNEWS، کمیل خجسته در یادداشتی با عنوان «راز اشک» نوشت: هدف حزب الله رسیدن به یکدیگر و شادی مردم است. منطق رفتار حزب الله سه رکن مهم داشت، چه 250 سال توسط معصوم رهبری شود و چه فرزندان روح الله:
1. نیروی انقلابی حزب الله به اعتلای اندیشه انقلابی توجه دارد، اما برای قدرت خود هیچ کاری نمی کند. این مدیریت توضیح می دهد که «وقتی قرار بود امام بیایند و ما در دانشگاه تهران نشسته بودیم، یک عده از رفقا که با هم کار می کردند، گفتند که وقتی ایشان بیاید، مسئولیت هایی وجود دارد، ما گفتیم بنشینیم و برای آن سازماندهی کنیم. رفتیم تو یه اتاق نشستیم داشتیم راجع به تقسیم مسئولیت ها صحبت میکردیم گفتم چایی درست کردن بر عهده منه!همه تعجب کردند چی؟یعنی چی؟چایی گفتم:بله میدونم چطوری برای دم کردن چای. با این اوصاف، جلسه تغییر کرد. درگیری و درگیری که اینطور نیست. ما می خواهیم این مجموعه را با هم مدیریت کنیم؛ کجا؟ چه باشیم، خوب است اگر بتوانیم کار را در آنجا انجام دهیم. ذهن من.”