ماجرای حمایت آیت الله طالقانی از اعضای سازمان مجاهدین خلق از سال 1343 تا مارکسیست شدن ستاد مرکزی سازمان در سال 1354 از یک سو و اعلام رسمی مارکسیست شدن پسر کوچک آیت الله مجتبی طالقانی و ادامه همکاری وی. با این سازمان از سوی دیگر منجر به دستگیری فرزندان آیتالله شد. سید محمود طالقانی پس از بازگشت از کارگاه یاسر عرفات، رئیس دفتر یاسر عرفات در ایران شد.
به گزارش ای بی اس نیوز، امروز 4 فروردین ماه، چهل و چهارمین سالگرد سفر اعتراضی آیت الله سید محمود طالقانی از تهران در سال 58 است که در راه خانه، تیمی خودروی برادران طالقانی را توقیف کرده و به لویزان می برند. دو روز پس از اطلاع آیت الله از ماجرا و پس از آزادی فرزندانشان، ایشان از خانواده خواستند که از تهران سفر کنند.
شرح داستان
هانی الحسن، رئیس دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در ایران، در 23 فروردین 1358 با آیت الله طالقانی تماس گرفت و از یاسر عرفات خبر داد. آیت الله مجتبی و ابوالحسن را صبح روز بعد به دفترش فرستاد.
یاسر عرفات در پیام کتبی خود خطاب به آیت الله طالقانی نوشت: به طالقانی بگویید که دولت موقت از ما خواسته است که دفتر ما در اهواز را که با تایید شورای انقلاب و سید احمد خمینی تأسیس شده است، ببندیم و این بی سابقه است.
بعد از اینکه آیت الله به فرزندانش خبر دادند، با ابراهیم یزدی تماس گرفت، اما یزدی گفت که از موضوع بی خبر است. در همین حال محمدرضا یکی دیگر از فرزندان آیت الله برای پیگیری موضوع اقدام کرد و در بررسی ها مشخص شد که چند تن از اعضای سازمان مجاهدین فرزندان آیت الله را دستگیر کرده اند.
آیت الله طالقانی وقتی از موضوع مطلع شد، خشمگین شد و شخصا عده ای از این افراد را به منزل خود احضار و از آنان بازجویی کرد.
در نهایت فرزندان طالقانی آزاد شدند و آیت الله پس از شنیدن ماجرای اتفاقی که برای فرزندانش افتاد، از خانواده وی خواست تا برای سفر آماده شوند و بدانند که دستگیرشدگان به دنبال رابطه طالقانی هستند.طالقانی با شاخه مارکسیست سازمان مجاهدین خلق به دلیل پسر مجتبی با این گروه، او با آنها از تهران خارج شد.
آیت الله سید محمود طالقانی به همراه فرزندانش مهدی و حسین
گزارش مهدوی کنی
پس از آن حجت الاسلام محمدرضا مهدویکنی رئیس کمیته های انقلاب در گفت و گو با روزنامه کیهان در واکنش به بازداشت فرزندان آیت الله طالقانی گفت: این دستگیری از سوی کمیته های 14 گانه و مرکز مرکزی صورت نگرفته است. کمیته های انقلاب اسلامی، اما توسط برخی افراد مسلح که کاری به آن ندارند، هیچ کمیته ای ندارند و هدفشان فقط ایجاد تحریک و تفرقه است.
انتقال منزل آیت الله طالقانی ربطی به دستگیری فرزندان ایشان ندارد و مدت هاست که به دلیل ازدحام مشتریان از محل سکونت اصلی خود کوچ کرده اند».
آیت الله سید محمود طالقانی در کنار سید احمد خمینی، ولی الله چپور و فرزندانش مهدی و حسین
پیام دفتر آیت الله
پس از خروج آیت الله طالقانی از تهران، دفتر آیت الله طالقانی در بیانیه ای به تشریح وقایع رخ داد که در بخش های مختلفی از این بیانیه آمده است: «به خاطر همه برادران ایمانی که تا کنون به انحاء مختلف نسبت به سرنوشت ابراز نگرانی کرده اند. از سفرهای آیت الله و تعطیلی دفاتر ایشان.آزادسازی فلسطین طبق برنامه ریزی قبلی فرزندان ایشان توسط چند خودروی مسلح توقیف و همراه با ضرب و شتم و توهین ربوده شدند.البته اعتراض فرزندان حضرت آیت الله هیچگونه نبود. متجاوزان از دادن هر گونه اطلاعاتی در این زمینه به منزل یا دفتر حضرت آیت الله علیه خودداری کردند و چون آیت الله برای تأمین نیازهای زندگی همه فرزندان این زمین و این آب از ارتباط با فرزندان خود امتناع می ورزد. که دقیقاً در بین فرزندان خود ایشان هستند، بالاخره حوالی صبح روز جمعه فرزندان ایشان را به منزل تحویل می دهند… در پی این اتفاقات که باعث تحریک شدید جسمی و روحی آیت الله شد، ایشان دفاتر را به دلیل اعتراض به وجود چنین مواردی تعطیل کردند. عناصر غیرمسئول و وجود زندان های غیرقانونی و خود آیت الله قصد سفر داشتند. … در خاتمه از کلیه برادران و خواهران دینی و علاقه مندان به اسلام تقاضا می شود زمینه مساعد را برای تحقیق و تفحص حاکمیت و عوامل مسئول در حفظ آرامش و متانت اسلامی و انقلابی فراهم کنند. ما عمیقاً معتقدیم که این اقدامات فقط توسط عناصر خاصی انجام می شود.»
آیت الله طالقانی در کنار حاج سید احمد خمینی در منزل خود در قم
دو روز پس از سفر اعتراضی آیت الله طالقانی، امام خمینی در 6 فروردین 1358 دستور دادند که با آیت الله طالقانی تماس بگیرند و حجت الاسلام سید احمد خمینی نیز موظف شد. همزمان گروه هایی از مردم تهران و شهرستان ها در حمایت از آیت الله طالقانی به خیابان ها ریختند. مذاكرات سيد احمد با آيت الله منجر به بازگشت وي به تهران شد و آيت الله طالقاني پس از بازگشت به تهران در سفر به قم با امام خميني (ره) ملاقات كرد.
آیت الله طالقانی در این سفر در سخنرانی خود در مدرسه فیضیه، هیئت ها را عاری از تهمت دانسته و هجمه ها را مغرضانه خواند و با بیان اینکه «در دوران انقلاب همین کمیته ها از جان و مال مردم حفاظت کردند» گفت: وی در مورد لزوم پاکسازی کمیته ها از افراد “خودسر” تاکید کرد.
آیت الله طالقانی با ابراز نگرانی از تکرار حوادث در گنبد و سنندج گفت: ربوده شدن فرزندانم در روز روشن پس از دیدار با نماینده فلسطین مرا نگران کرد و احساس کردم همان کبریت ها شعله ور شد. در سنندج و گنبد از اینجا شروع شد. برای اینکه موضوع با درک و دقت و بدون احساس از سوی دولت، مسئولین و شورای کمیته های انقلاب بررسی شود، بهتر است چند روزی تهران را ترک کنم و ادارات را بسته نگه دارم.»
سخنرانی آیت الله طالقانی در مدرسه فیضیه قم
داستان الویری
مرتضی الویری، یکی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی سال ها بعد، ماجرای دستگیری فرزندان آیت الله طالقانی را یادآور شد و نوشت: «…خبر مجتبی طالقانی، فرزند آیت الله طالقانی، دستگیر شد. متعلق به یک گروه چپ و همراه داشتن سلاح غیرمجاز. این موضوع سر و صدای زیادی به پا کرد، در اخبار و شایعات شنیده می شد که مجتبی طالقانی قصد حمله به مکانی با این سلاح ها و سخنانی از این دست را داشته است. سر و صدای زیادی به پا کردند و تبلیغ می کردند که با دستگیری مجتبی طالقانی به آیت الله طالقانی توهین شده است آیت الله طالقانی نیز بدون اینکه بگوید کجا می رود تهران را ترک کرد. سازمان مجاهدین خلق نیز اعلام کرد که آیت الله طالقانی در اعتراض به دستگیری ایشان تهران را ترک کرد. فرزند پسر.
به منظور تشدید مشکل، اعتراضات پراکندهای را در تهران به راه انداختند. این اتفاقات تیتر یک روزنامه تایم نیز بود. البته معتقدم آیت الله طالقانی نه برای اعتراض به دستگیری مجتبی، بلکه برای اینکه از پاسخگویی به خبرنگاران خبر نداشته باشد، مخفی شده و تهران را ترک کرده است.
حضرت امام در مصاحبه ای دستگیری فرزند آیت الله طالقانی را برجسته کردند و فرمودند: «اگر احمد را دستگیر می کردند، چیزی نمی گفتم. این بیانیه باعث شد که آیت الله طالقانی به تهران بازگردد و سپس در قم با امام دیدار کند. به این ترتیب پرونده بسته شد. بعدها امام آیت الله طالقانی را به امامت جمعه تهران منصوب کردند.
ما در آن زمان تظاهرات را هم برنامه ریزی کردیم چون تظاهرات گروهک های ضد انقلاب و شعارهایی علیه ارتش بود. ما قصد داشتیم در تظاهرات از اقدام ارتش دفاع کنیم اما آیت الله طالقانی اعلام کرد که در این زمینه تظاهراتی برگزار نمی شود. ما به این فکر کردیم که در این شرایط چه کنیم.
از سوی دیگر مجتبیالقانی به حق دستگیر شد و گروههای ضد انقلاب نیز نسبت به دستگیری وی دست به تظاهرات زدند و نیروهای امنیتی را متهم به جنایتکاری کردند و حق آنها بود که پاسخ آنها را با اعتراض بدهند، یکی از افراد محترم ما اعلام کرده بود که تظاهراتی برگزار نمی شد، بنابراین دیدیم که چگونه می توان نظر امام را در این مورد جویا شد.
به دیدار آقای مهدویکانی در کمیته مرکزی رفتم و خلاصه وقایع را به ایشان تقدیم کردم و از ایشان خواستم که به قم زنگ بزنند و نظر امام را در این مورد جویا شوند. آقای مهدویکانی قبل از تماس گفت: «اگر امام نظری خلاف نظر آیت الله طالقانی بدهد، تفرقه ایجاد می شود و این چیزی نیست که امام از آن خوشحال شود. اما اصرار من باعث شد که او گوشی را بردارد و شماره منزل امام در قم را بگیرد.
آقای احمد گوشی را برداشت و بعد از شنیدن صحبت های آقای مهدویکانی گفتند: نظر امام معلوم است، نمی خواهد تفرقه ایجاد کند. …
علاوه بر این، فرزندان مجاهدان سپاهی و انقلاب اسلامی، پلاکاردهای تظاهرات را آماده کردند و منتظر بودند تا پاسخ امام را درباره اعتراضات به آنها برسانم. …
سخنرانی آیت الله طالقانی در مدرسه فیضیه قم
حضرت امام برخلاف نظر پیروان خود فرمودند «احتجاج اشکال ندارد». مـن نماﺲ ﺍﺯ نامنيمﻥ ﻧﻈﺮ ﻣﺜ بالای ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻡ ﺩﺭبيﺭ or ﺍnﺠﻡ ﺩ .
لبخند شاد شهید محمد بروجردی پس از شنیدن خبر آزادی اعتراض را به یاد دارم. اعتراض را از جلوی دانشگاه شروع کردیم و تا خیابان انقلاب اسلامی ادامه دادیم. تعداد زیادی از مردم در این تظاهرات شرکت کردند که به گفته روزنامه های آن زمان حدود 50000 نفر بود.
عصر که به خانه آمدم، همسرم گفت: آقای مطهری زنگ زد و خواست شما به ایشان زنگ بزنید. بلافاصله شماره آقای مطهری را گرفتم. آقای مطهری از این اعتراضات بسیار خوشحال شد و از آن ابراز خوشحالی و خوشحالی کرد.
دومین بار بود که می دیدم ائمه با نظرشان مخالف بودند. یک بار در 21 بهمن 57 که می خواستند مردم در خیابان ها حضور یابند و بار دوم در همین پرونده راهپیمایی در حمایت از سپاه.
یک سال پس از جدایی آیت الله سید محمود طالقانی از سازمان مجاهدین خلق در پی تغییر ایدئولوژی، مجتبی طالقانی در نامه ای به پدرش رسماً مارکسیست شدن خود را اعلام کرد.
مراجع:
سایت تاریخ ایران
موسسه مطالعات و تحقیقات سیاسی
انتهای پیام