حمایت مرکز از الگوی اسلامی ایران برای پیشرفت کسب و کار دانش بنیان

این طرح بر اساس پروژه افق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. در افق سند که چشم انداز 50 ساله کشور را – در سطح کلی تر – ترسیم می کند، به این موضوع پرداخته است:

امروزه دانش و فناوری ابزار قدرت کشورهاست. رویکرد اقتصاد دانش یکی از جهت گیری های اصلی هر ارتش در برنامه های توسعه آن است. به این ترتیب دو اقدام لازم باید به صورت موازی انجام شود. ابتدا باید علاوه بر توسعه و تقویت بنگاه های جدید دانش بنیان، واحدهای تولیدی بزرگ به دانش و فناوری مجهز شوند تا به واحدهایی سودآور، نوآور و رقابتی تبدیل شوند.

اصل توجه به اندیشه، علم، خلاقیت، رشد و شکوفایی توانایی های طبیعی و استعدادهای انسانی. اصل به دست آوردن غذای حلال و رعایت ارزش اقتصادی اجتماعی کار مولد و مفید. اصل توجه به اندیشه، علم، خلاقیت، رشد و شکوفایی توانایی‌های ذاتی و استعدادهای انسانی، اصل اقتصاد مقاومتی مبتنی بر عدالت، مبتنی بر مردم، درون‌گرایی و برون‌گرایی و مدیریت جهادی.

با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد برای رسیدن به هدف و نیل به این برنامه الزامات زیر ضروری است:

به گزارش ای بی اس نیوز، به نقل از دفتر ارتباطات مرکز توسعه اسلامی ایران، بر اساس گزارش‌های فضای کسب‌وکار داخلی و خارجی در خصوص وضعیت ایران، از جمله گزارش «پایش محیط کسب‌وکار» مجلس از ایران و گزارش «رقابت‌پذیری جهانی» مجمع جهانی اقتصاد به طور کلی شاخص های فضای کسب و کار در ایران نسبت به سایر کشورها چندان مطلوب نیست.

بالاخره هر جامعه ای بسته به موقعیت، فرهنگ و ویژگی های متنی و محتوایی خود با مشکلات و مسائل مختلفی مواجه است که بر روند توسعه آن جامعه تأثیر نامطلوب می گذارد. شناخت این عوامل می تواند زمینه ساز پیشرفت و تکامل جامعه باشد. بر این اساس شناخت و پرداختن به این موضوعات نقش مهمی در تحقق الگوی پیشرفت اسلامی ایران دارد. چالش های اصلی در این زمینه عبارتند از:

اقتصاد کشور با برخورداری از فرصت هایی مانند نیروی کار تحصیل کرده، تجربه خوب از دستاوردهای علمی و فنی، برخورداری از زیرساخت های ارتباطی و فنی نسبتا مناسب و همچنین موقعیت جغرافیایی اقتصادی متناسب با منطقه می تواند از این ابزار برای دستیابی به اهداف خود استفاده کند. اهداف آن بهره بردن اما در کنار این فرصت ها، اقتصاد کشور برای دستیابی به چنین اهدافی با چالش هایی مواجه است. فقدان زیرساخت های لازم برای جذب فناوری های پیشرفته، نبود قوانین لازم الاجرا برای حمایت اقتصادی و فرهنگی از نخبگان کارآفرین، تنوع و تداخل مراجع تصمیم گیری اقتصادی کشور و ضعف فرهنگی در عدم اعتماد به پژوهش های بنیادی، نقص چرخه نوآوری. و سیستم، ضعف ریسک پذیری و نوآوری از مهمترین آنهاست.

افزایش قدرت رقابت و سهم کارآفرینان در عرصه های رقابتی اقتصادی و مولد اجتماعی و نوسازی مجتمع های بزرگ صنعتی و کشاورزی و خدمات دانش بنیان با هدف رقابت پذیری جهانی.

در این استراتژی که توسط اندیشکده اقتصادی پیشنهاد و مراحل آن را طی کرد، منظور از قدرت رقابتی مجموعه ویژگی ها و قابلیت های یک بنگاه اقتصادی است که آن را قادر می سازد خدمات بهتری را با هزینه کمتر در مقایسه با سایر رقبا ارائه دهد. یا توانایی رقابتی داشته باشند که ارزش نسبی کسب و کار را نشان می دهد و متاثر از منابع و هزینه نسبی کسب و کار برای تولید کالا و خدمات است.

تحقق این راهبرد می‌تواند به هم افزایی علم و ثروت (تجاری‌سازی نتایج پژوهش)، تقویت جهت‌گیری به سمت نوآوری‌ها و تولید فناوری‌های برتر، خودکفایی و استقلال ملی، ایجاد زمینه برای به‌کارگیری هر چه بیشتر محققان و پژوهشگران کمک کند. تا حد امکان و بهبود فضای کسب و کار انتقال و بومی سازی دانش فنی در بخش های مختلف صنعتی و کشاورزی و در نهایت افزایش اشتغال (کاهش بیکاری) و رشد اقتصادی.

همچنین بر اساس دانش، ایجاد خلاقیت بیشتر و ایجاد مدل های کسب و کار که قبلاً وجود نداشت، دانش محور نامیده می شود. در این صورت با تکیه بر دانش فنی و تخصصی، ایده ها و نوآوری های جدید به فناوری تبدیل می شود.

از آنجایی که توانایی کسب‌وکارهای دانش‌بنیان، به‌ویژه استارت‌آپ‌ها، برای برخورد حرفه‌ای با بازاریابی و فروش، عموماً پایین است، چندین کسب‌وکار ممکن است فعالیت‌های بازاریابی و فروش خود را ادغام کرده و آنها را در یک کسب‌وکار سازماندهی کنند. این کار برای نفوذ به بازارهای بین المللی ضروری است.

انتهای پیام