امیر تتلو / بیوگرافی امیر تتلو / عکس امیر تتلو / خواننده امیر تتلو / اینستاگرام امیر تتلو
رضا رشیدپور مجری و تهیه کننده تلویزیون درباره گفتگوی خود با امیرحسین مقصودلو گفت:
به نظر من امیرحسین مقصودلو از آن دسته افرادی است که تصویرش بعد از هجرت هیچ شباهتی به تصویر قبلی اش ندارد. این نکته هم در شکل و هم از نظر ماهیت غیر قابل انکار است. من نه روانشناس هستم و نه جامعه شناس، بنابراین نمی توانم تحلیل معناداری از چیستی و چرایی این تحول ارائه دهم. بنابراین به مشاهدات خود در حاشیه گفتگوی چند ساعته با او اکتفا می کنم.
در آن زمان در غرب تهران مغازه پوشاک داشت و دسترسی به او و گروهش برای هماهنگی و گفتگو کار سختی نبود. همان فروشگاهی که هر روز ده ها طرفدار تلویزیون برای دیدنش صف می کشیدند و امیر تتلو می گفت چیزی نخریده اند و فقط عکس می گیرند.
جلسه ما ساعت شش بعد از ظهر در استودیو برنامه بود. در بزرگراه مدرس در ترافیک سنگین گیر کرده بودم. با دستیارم تماس گرفتم تا از او بپرسم که آمده یا نه؟ آره می گفتند در آن زمان مدیر برنامه ای به نام اردشیر احمدی بود. او کارگردان کلیپ هایش بود و تنظیم ها را انجام داد. ظاهراً بعداً با زن جوانی که شطرنج بازی می کند ازدواج کرد و اخیراً کشور را ترک کردند. علاوه بر آقای احمدی، دوستانی از هتل بسیار معروف مشهد نیز امیر تتلو را همراهی می کردند. تتلو در آن سالها برای امام رضا (ع) ترانه ای خوانده بود.
من دیر رسیدم. آنها متواضعانه عذر من را پذیرفتند و با هم صحبت گرمی داشتیم. تتلو بسیار شوخ بود و آماده پاسخگویی بود. و البته به شدت تحت تاثیر خود آقای احمدی بود.
بسیاری از هنرمندان نسبت به مسائل شخصی مانند ازدواج و فرزندان حساسیت نشان می دهند و انتظار دارند هیچ سوالی در مورد آنها پرسیده نشود. تتلو چنین آرزویی نداشت. او در پاسخ به دوستانی در دفترم که آهنگ «بگذار خودم باشم» را معیار انتظارات تتلو می دانستند، گفت: معیار شما اشتباه است. می گفت سنی برای تتلیت شدن وجود ندارد و همین امروز یک مادربزرگ 70 ساله را دید که با محبت به او تتلیت می گفتند.
مدام اشاره می کرد که “از هیچ آمده ام” و معلوم است از یک زندگی فقیرانه و سخت کوش و… وارد کارگاه که شدیم با خنده گفت پیراهنم را به دکور تو “جور کردم”. به لباسم نگاه کرد و از من پرسید که چرا وقتی به دیدن من آمدی کت و شلوار پوشیدی؟ و ادامه داد که اگر سالن برج میلاد را به من بدهند، هزار بار آن را پر و خالی می کنم و لباس رسمی می پوشم.
به طور خلاصه کنسرت کلیدواژه سخنان او بود. اگر فیلم مصاحبه را ببینید متوجه می شوید که چقدر از اجرای زنده در تور میلاد لذت می برد. دستیارم با کنجکاوی زیاد گیره برق هسته ای روی ناو جنگی را خواست و با چند جمله ساده اشاره کرد که ما نقشه خود را برداشتیم و به اتاق فرمانده آوردیم، او موافقت کرد و البته آقای احمدی هم سعی کرد این کار را انجام دهد. با گزاره های منطقی بیشتر قابل هضم است.
او در حین گفتگو انرژی بسیار بالایی داشت و ارزیابی من این است که امیرحسین مقصودلویی که در استودیو «دیده در شب» روبروی من نشسته بود از هوش هیجانی و بهره هوشی بالایی برخوردار است. ببینید با چه اطمینانی از کمیته امداد صحبت می کند. ببینید چگونه او به طور معمول مشکلات زندگی خود را بیان می کند و فکر کنید اگر شما جای او بودید، آیا آن قسمت های دردناک زندگی خود را باز می کردید یا پنهان می کردید؟
راستش من هیچ وقت تماشاگر آثار تتلو نبودم. مخصوصاً که اخیراً بین سلایق من و مراکز مورد علاقه من و شیوه زندگی او اختلاف وجود دارد. اما از شما کتمان نمی کنم که در این گفتگوی چند ساعته چیزی جز تواضع، هوش و اخلاص ندیدم.
این را هم اضافه کنم که آقای تتلو و دوستانش قبل از انتشار، درخواست بازبینی مصاحبه یا سانسور بخشی از آن را نداشتند. همان طور که خودش گفت، فیلم «با او صحبت کن» در همان ساعت اول رکورد دانلود را در دوربین ها شکست.
پی نوشت: ممکن است برخی از ما از تعداد افرادی که در تتلو و کنسرت های او شرکت می کنند شگفت زده شویم و آنها را باورنکردنی بدانیم. شاید من یکی از شما باشم، اما باور کنید در حین نوشتن این مقاله، یک جوان تحصیلکرده و محترم که یکی از مجریان برنامه بود، کنارم نشست و با عنوان «ری استارت» حاضر شد.
عرفان نیم ساعت قبل از مقصد به او گفت که ری استارت کن و تعداد «ری استارت ها» بیش از ده میلیون نفر است! و من واقعا مجذوب شدم. من کاری به صحت آمار ندارم، اما آیا تصمیم گیران فرهنگی کشور واقعیت قاطع شهر را می دانند یا مشغول آمارسازی برای خود هستند؟!