وی در این خصوص افزود: با وجود این پیشینه تاریخی، موضوع احیای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در دو دهه گذشته بار دیگر مطرح شده و آثار مختلفی بر آن نوشته شده است. سوال این است که چرا و تحت چه موضوعی این مدل دوباره مطرح شد و این. این اثر چگونه الگوی مطلوب اسلامی-ایرانی آنها را نشان میدهد و یافتههای این پژوهشگران در مقایسه با ایدههای قبلی در این زمینه چه نوآوریهایی دارد؟
وی افزود: علاوه بر این، طراحی الگو در دوره جدید تاریخی متاثر از نظریه های جدید توسعه علوم انسانی است. نظریههای توسعه علوم انسانی جدید از نظریههای برابریخواهانه به نظریههای پسا توسعهای تبدیل شدهاند که بر لزوم همسویی با زمینههای فرهنگی و ارزشی و نیازهای اجتماعی-تاریخی جوامع تأکید میکنند و محققان بر اساس این ادبیات جدید سعی کردهاند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند. استفاده از ادبیات به عنوان پشتوانه نظری مناسب برای طراحی الگوی پیشرفت با محوریت ارزش ها و نیازهای دینی و ملی ایران. علاوه بر این، تبادل تجربیات عملی و تأملات اندیشمندان علوم انسانی در مورد توسعه و پیشرفت در جهان اسلام نیز در این امر مؤثر بوده است.
استاد پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگی در ارائه گزارشی از طرح پژوهشی خود در مورد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: موفقیت الگوی ایرانی پیشرفت اسلامی.
فوزی ادامه داد: اما بازنگری الگوی اسلامی ایرانی در دهه سوم انقلاب پاسخی است به مشکلات موجود در پیشبرد الگوی توسعه پس از انقلاب و تلاش برای حفظ هویت و کارآمدی نظام سیاسی و تحکیم رابطه تئوری و عمل در ایران.» بعد از انقلاب مورد توجه قرار گرفت و جنبه بدیع طراحی این مدل در دهه سوم انقلاب نه یک جایگزین الگو، بلکه نقشه راه اصلاح و تقویت مسیر بود. و یک مفهوم مکمل برای مدل پس از انقلاب، رابطه بین تئوری و عمل.
انتهای پیام/
استاد پژوهشگاه علوم انسانی افزود: این الگو در مرحله جدید برای رفع موانع و چالش های پیش روی پیشبرد الگوی پیشرفت پس از انقلاب و اثربخشی آن شکل گرفت. طراحی الگو در دهه سوم انقلاب ارتباط تنگاتنگی با تجربه و چالش های اجرای برنامه توسعه در ایران در سال های پس از انقلاب داشت و مبتنی بر تعامل نظر و عمل بود. بین نظر و عمل، ضرورت آن شکل گرفته و طرح آن متناسب با رصد میدان عمل است و موضوع محوری آن رفع ناهماهنگی های نظری و رفع موانع کارآمدی عملی الگوی پس از انقلاب است. از این رو، پژوهشگران ضمن تأکید بر مشترکات مدلهای قبلی که در مدل پس از انقلاب به دست آمده بودند، بر چگونگی دستیابی به فرامقولههایی مانند مردم سالاری دینی مؤثر، چگونگی دستیابی به اقتصاد درونزا و پیوند بین رشد و عدالت تمرکز کردند. چگونه پایه های معنوی را تقویت کنیم. و اخلاق خانواده به مطالعه آنها رفت. به عبارت دیگر، دغدغههای مدل در این مرحله جدید به سمت خوانش مؤثر مؤلفههای قبلی و ایجاد نقشه راه برای عملیاتی کردن درک عمیقتر از نحوه ارتباط این خوانش با مبانی نظری قبلی بوده است. و آرمان گرایانه منجر به پیوند بین مؤلفه های دینی و بومی در راستای تجارب موفق و مؤثر انسانی می شود.
به گزارش ای بی اس نیوز، دکتر یحیی فوزی، ضمن اشاره به پیشینه تاریخی 200 ساله ایده الگوی پیشرفت در ایران، بر ویژگی های دینی و ملی و نیز تأکید جنبش غالب اسلامی در دوران پسا… سالهای انقلابی درباره لزوم پیروی از این الگو، تبیین چرایی و بازاندیشی الگوی اسلامی ایرانی حکایت از پیشرفت در دهههای سوم و چهارم انقلاب داشت.
فوزی همچنین به برخی از موانع نظری موجود اشاره کرد و افزود: الگوی اسلامی-ایرانی اگرچه بر مبانی تفکر حداکثری شیعه تأکید دارد، اما فی نفسه با دو رویکرد مواجه است که یکی رویکرد بنیادی است که بر مسیر یکپارچه پیشرفت تأکید دارد. نگاه بدبینانه به عقل.«و دارای تجربه انسانی و رویکرد اجتهادی در بین حداکثر گرایان دینی است که بر لزوم استفاده از عقل و تجربه جوامع مختلف و همسویی حداکثری دین، عقل و علم تأکید دارند. بنابراین، تبیین مواضع و اجماع گفتمان میان این جریانات مذهبی یکی از ضروریات مهم این دوره بوده است که مستلزم گفت و گوی بیشتر با طیف وسیع تری از دانشگاهیان و دستیابی به اجماع نظری در این زمینه است.
وی برای پاسخ به این پرسش ها که به تفصیل و روشمند در کتاب «علوم انسانی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: فراتر از ترکیب نتایج پژوهش» نوشته است، نتایج یافته های خود را به صورت فشرده ارائه کرده است.
فوزی خاطرنشان کرد: در حالی که این الگو متاثر از پیگیری تفکر بومی در پیشرفت و توسعه در ایران معاصر و پیگیری تفکر اندیشمندان انقلاب اسلامی و نواندیشان فقهی دینی در سالهای پس از انقلاب است، اما بازطراحی آن در طول دهه سوم انقلاب این مدل برای اصلاح مسیر و رفع موانع پیشرفت ارائه شد.
فوزی گفت: این الگو تداوم سد طولانی اندیشه تاریخی در علوم انسانی ایرانی بر پیشرفت است که با حفظ جوهره خود با توجه به نیازها و شرایط دوره های مختلف تاریخی بازطراحی شده است. به عبارت دیگر، الگوی پیشرفت مبتنی بر مولفههای اسلامی و ایرانی، نه یک طرح ابتکاری و بداهه، بلکه تداوم تأملی در پیشرفت و توسعه ایران در دو قرن اخیر است. می توان گفت که اکثر متفکران ایرانی از دوره قاجاریه بر لزوم همسویی هر گونه الگوی پیشرفت با مولفه های دینی و ملی ایران تاکید داشته و از الگوهای مختلف اسلامی-ایرانی برای توسعه کشور حمایت کرده اند. از این رو می توان از طرح الگوهای مختلف اسلامی- ایرانی پیشرفت در اندیشه اندیشمندان ایرانی صحبت کرد که شناخت عمیق این توشه فکری برای طراحی الگو و حفظ پشتوانه فکری و تبارشناسی تاریخی آن می تواند پشتوانه نظری آن را تقویت کند.
وی افزود: اساساً پروژه انقلاب اسلامی، عینیت بخشیدن به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با فراتر رفتن از قرائت مدرنیته فقهی بود و لذا تحقق آن در سال های بعد از انقلاب و در سال های پس از آن به وضوح قابل مشاهده است. انقلاب اسناد بالادستی تاکید بر پیوند اسلام و جمهوریت در عرصه سیاسی و پیوند هوشمندانه سنت ها و ارزش های دینی با دنیای مدرن در عرصه فرهنگی و اجتماعی و دفاع از عدالت، رشد اقتصادی و… رفاه عمومی در اقتصاد و دفاع از هنر متعهد، فناوری متناسب با نیازهای بومی و… از جمله عناصر مهم، الگوی جریان اصلی اسلام گرایان و نواندیشان دینی پس از انقلاب بود.
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز