absnews
در حالی که در یونان و روم، مفهوم کار فیزیکی با نظام برده داری، اجبار و ستم همراه بود و اغلب به عنوان یک عمل غیرانسانی تلقی می شد. ارسطو و افلاطون موافقند که طبقات کارگر نباید حکومت کنند، و طبقات حاکم نباید کار کنند و حتی درآمد کسب کنند (اگرچه فرض بر این است که طبقات اخیر از پول زیادی برخوردارند. اعضای طبقه حاکم صاحب زمین هستند، اما آنها نباید تنها چیزی که برای حاکمان فئودال شایسته شمرده می شود، شکار، جنگ و تفریح و غیره است. از نظر ارسطو، هر شغل یا تخصص حرفه ای به معنای طرد افراد حرفه یا صنعت یا علم است. این جملات عبارتند از بازتاب خوبی از چنین تفکری و چنین نظامی است. این نظام با استعمار در غرب و به ویژه با کشف آمریکا و بلوغ نظام بازرگانی قابل بازتولید بود. بیهوده نیست که در غرب کار به عنوان مجازات برای زندانیان. کار در اروپا پس از رنسانس برابر شد این امر جنبه اجباری داشت و به همین دلیل چارلز فوریه خواهان اثری جمعی با «تعادل روح» بود. در فرهنگ سنتی ایران، «کار» نیز به دلایل مذهبی و اندیشه صنفی است و به دلیل ماهیت و ویژگی اجرایی (گروه جمعی و تعاونی) قابل توجه و الهام بخش بوده است.
رهبران اقتصاد لیبرال بر این باورند که با شکست الگوهای توسعه سوسیالیستی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، راهی جز الگوبرداری از غرب وجود ندارد و اگرچه مسیر توسعه غرب دارای نقاط ضعفی است، اما تنها راه است. راه رسیدن به توسعه در پاسخ به مثالی که ژاپن پیش روی ماست. ژاپن بدون تقلید از غرب یا شرق، راه خود را با تکرار مفاهیم سنتی ژاپنی طی کرد.
به امام کاظم گفتند: چرا کار می کنی؟ تو امام هستی وی گفت: کاری که فرزند یک فرد انجام می دهد برای من و برای یک پدر در کشور خوب است. گفت: پیغمبر کار می کرد، امیرالمومنین کار می کرد… امام باقر علیه السلام داشت تزکیه می کرد، یکی گفت: اگر الان عزرائیل بیاید، چطوری؟ گفت: در بهترین حالت فرمود: تو برای دنیا عرق می کنی. گفت: برای دنیا خوب کار می کنم، پول در بیاور، به تو نیازی ندارم. کار در اسلام عبادت است. هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جنگ تبوک برمی گشت، یکی از انصار به استقبال او آمد و با او دست داد. حضرت ديد كه دستانش زبر و پينه بسته است، از او پرسيدند چه كردى كه دستت را اينقدر زبر كردى؟ سعد گفت: ای رسول… من زیاد بیل زدم. چون باید برای نان زن و بچه ام کار می کردم. حضرت سعد دستان سعد را گرفت و بوسید و فرمود: این دستی است که در آتش نمی سوزد.
دلیل مقایسه این دو فرهنگ این است که اکنون رویکرد نظریه پردازان اقتصادی در ایران به یکی از این دو فرهنگ بازمی گردد. نظریه پردازی اقتصاد آزاد تابعی از اقتصاد غرب است که پس از احیاء یا بازگشت به تمدن یونان و روم باستان در تمدن غرب شکل گرفت. بنابراین آنچه در مورد فیلسوفان یونان باستان گفته شد مربوط به گذشته نیست و الگوی اقتصاد برخاسته از تمدن غرب است. چیزی که بسیار عجیب است و سؤالاتی را در ذهن ایجاد می کند این است که چگونه فرهنگی که چنین نگاه منفی به کار دارد، مکتبی به نام کارآفرینی ایجاد می کند که به گفته بنیانگذار آن باید ایجاد کار باشد.
** حسین دهقانی مفرد آرانی
خبرگزاری ای بی اس نیوز؛ در ادیان ایرانی، چه قبل از اسلام و چه در دوران اسلامی، کار از قداست بالایی برخوردار بوده و با اخلاق و دین و عرفان آمیخته شده است. در روایات آمده است: کسی که به کار و تلاش مشغول است، اجر و ثوابش بیشتر از کسی است که دست از کار بکشد و مشغول عبادت خدا باشد. و همچنین در روایات آمده است که دعای بطلان حتی اگر عابد باشد مستجاب نمی شود. امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس لباس خود را بدوزد و کفش خود را ترمیم کند و وسایل منزل حمل کند، از تکبر در امان است. در مکتب اسلام فرمایشات فراوانی وجود دارد که از آنها می توان به ارزش اسلام نسبت به کار پی برد. هفتاد عبادت است که بهترین آنها مستلزم رزق و روزی مشروع است. مقام معظم رهبری در مورد حرمت کار می فرمایند: حرمت کار و آبروی کارگر باید در رأس برنامه ها باشد و در منطق اسلام کار یک عمل درست و یک عبادت است که نشان دهنده جایگاه است. و ارزش کارگر در نظام اسلامی. مقام معظم رهبری در جای دیگر می فرمایند: «فرهنگ کار در کشور باید به گونه ای باشد که مردم کار را یک فرقه بدانند. هر ساعت با اشتیاق کار می کنند و مدت و میزان کاری که انجام می دهند افزایش می یابد. باید کار کرد کشور با بیکاری و بی میلی به کار و تنبلی و فداکاری پیشرفت نمی کند.
کار با دین و فرهنگ ایرانیان عجین بوده و کار همیشه یک آیین بوده است. این کار برای رفع نیازهای اولیه انسان نبود، بلکه برای پیشرفت روحی و معنوی انسان بود.
البته در خود فرهنگ غربی نیز پذیرفته شده است که نقش فرهنگ کار در ارتقای کارایی مهم است. متفکران این رویکرد در مطالعات خود به این نتیجه رسیده اند که کار حاصل جوهر عمیق مردم است و جوامع باید فرهنگ کار را ایجاد کنند تا هر چه بیشتر این گوهر را متبلور کنند. همانطور که افرادی مانند ماکس وبر، تالکوت پارسونز و جان گالبریت گفته اند، فرهنگ و اخلاق ضعیف کار منجر به راکد شدن نیروی کار و در نتیجه شرکت های عقب افتاده می شود. از نظر گالبریت، فرد فقیر کسی است که نمی تواند خود را با جامعه سازگار کند و حاضر است برای رهایی از تحرک و انطباق با تعاملات اجتماعی و قوانین، بهای سنگینی مانند فقر بپردازد. برخی از متفکران دیگر مانند دانیل لرنر و آدام اسمیت از تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که عوامل روانی و انگیزشی نقش مهمی در بهبود فرهنگ کار دارند. این عوامل می تواند ظرفیت فکری، خلاقیت، پشتکار، نظم و انضباط و مهارت های اجتماعی افراد را احیا کند و نیروی عظیم انسانی را برای توسعه و تکامل یک جامعه و یک کشور مهار کند.
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز