گریبایدوف پس از دریافت دستور سفیر عازم ایران شد و در مهر 1207 وارد تبریز شد و پس از توقفی دو ماهه در اواخر دی ماه همان سال عازم تهران شد. سفارت روسیه در منطقه زنبرکچی، باشی یا سرای ایلچی، بین بازار بزرگ و میدان توپخانه تهران، کار خود را برای اجرای مفاد عهدنامه ترکمنچای در 16 فصل و الحاقیه در 9 فصل معاهده آغاز کرد.
خبر این رفتار بی شرمانه به میرزا مسیح استرآبادی معروف به میرزا مسیح مجتهد از علمای قرن سیزدهم هجری رسید که او را ناراحت کرد و نمایندگانی را برای صحبت با گریبایدوف و بازگرداندن زنان اسیر فرستاد، اما میرزا بر در زد. نمايندگان مسيح، گريبايدوف و فرستادگانش فتوايي صادر كردند كه «نجات زنان مسلمان از دست كافران جايز است».
جهانگیر میرزا فرزند عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه قاجار در تواریخ خود می نویسد: «به زور و ضرب و شتم اهل اسلام را به خانه خود برد.
الکساندر پوشکین شاعر بزرگ روسی که در سال 1207 برای دیدار برادرش به جبهه های روسیه و عثمانی سفر کرد، گاری با دو قزاق را در مسیر کوه های قفقاز دید که از کوه پایین می آمد. پوشکین از گاریچی پرسید: اهل کجایی؟ “چه چیزی در گاری داری؟” گفت گاریچی. “از تهران.” گاریچی گفت: «جسد گریبایدوف».
پرده دوم
همسفر، غلامحسین، دایره المعارف فارسی، جلد 2، صفحه 2391.
پرده اول
آخرین پرده
لارنس کلی نویسنده کتاب دیپلماسی و قتل در تهران می نویسد: «او پس از امضای این معاهده که با صفت «بدنام» در حافظه ایرانیان تداعی می شد، جایزه 40000 روبلی روسی دریافت کرد و سپس به سمت سفیر روسیه ارتقا یافت. در تهران.”
absnews
پوشکین با تعجب به جسد نگاه کرد. باورش نمی شد. برای او گریبایدوف تنها وزیر روس در ایران نبود. آشنا و نمایشنامه نویس نامی بود که نمایشنامه «تراژدی ذهن» او بارها و بارها اجرا شده بود. شاعر و روزنامه نگار جسور که در قیام افسران فرسوده شرکت فعال داشت.
سرانجام جسد گریبایدوف را به تفلیس گرجستان بردند و در آنجا به خاک سپردند و تعدادی از قربانیان هیئت روسی در تهران را در کلیسای تادئوس و بارتولمیوس در کوچه ارامنه قدیم نزدیک کوچه زنبورکچی به خاک سپردند.
تنها فردی که به طور معجزه آسایی از این کشتار جان سالم به در برد، فردی به نام مالتسف، دبیر اول هیئت روسیه در ایران بود. او بعداً خاطرات خود را به صورت کتاب منتشر کرد که در بلکوود ادینبورگ با عنوان «شرح هیئت روسیه در ایران در اسکاتلند» منتشر شد.
یکی از اقدامات گریبایدوف در ایران، بازگرداندن اتباع ارمنی و گرجی اسیر در ایران به قلمرو جدید روسیه در قفقاز و ایروان بود، بدون توجه به این که بسیاری از زنان ارمنی و گرجی پس از ورود به ایران اسیر شدند. ، با مردان مسلمان ازدواج کرده اند. البته دلیل این رفتار گریبایدوف برخی از اعضای ارمنی و گرجستانی هیئت همراه وی به ایران بوده است.
الگار، حامد، دین و حکومت در ایران و نقش علما در دوره قاجار، ترجمه ابوالقاسم ساری، ص. 136
عبدالله اف، فتح الله، گوشه ای از روابط روسیه و ایران و سیاست بریتانیا در اوایل قرن نوزدهم. ترجمه غلامحسین متین، صص. 203-204
کمتر از دو قرن پیش، یک سیاستمدار روس بدون اجازه صاحبخانه ایرانی به اجبار شرف تازه مسلمان شده خود را به سفارت کشورش برد و زمینه را برای فتوایی فراهم کرد که «زنان مسلمان را از دست کفار نجات داد» و آنها را به اعدام محکوم کرد. . .خود و اطرافیانش را منتشر کرد.
پس از امضای عهدنامه ترکمانچای توسط الکساندر گریبایدوف روسیه و عباس میرزا ولیعهد وقت ایران که در حضور اللهیارخان قاجار دولو ملقب به آصف الدوله، نخست وزیر فتحعلی شاه قاجار و میرزا صورت گرفت. ابوالحسن خان شیرازی، وزارت امور خارجه ایران طبق فصل شانزدهم عهدنامه، به وی دستور داده شد که برای جلب موافقت امپراتور نیکلاس دوم روسیه به سن پترزبورگ رفته و عهدنامه را به شاهنشاه تقدیم کند. نیکلاس دوم پس از تصویب مفاد معاهده، اسکندر را هم مجری مفاد قرارداد و هم مسئول دریافت غرامت جنگی از ایران کرد.
مفاد عهدنامه ترکمنچای که به پیشنهاد ژنرال ایوان پاسوویچ فرمانده نیروهای روس در قفقاز و برخی مقامات روسی تزاری با دخالت مک دونالد سفیر انگلیس در تهران و به اصرار فتحعلی پیشنهاد شد. شاه، هزاران مایل از شمال ایران جدا شد. قفقاز و گرجستان از ایران و الحاق آن به روسیه تزاری، پرداخت 20 میلیون روبل به روسیه و مصادره و انتقال نسخه های خطی از کتابخانه شیخ صفی الدین اردبیلی، جد بزرگ سلسله صفوی، آورده شد. روسیه.
مطالعات تاریخی، سال چهارم، شماره 5، صص. 255-278
سفیر روسیه در ایران از آن زمان تعداد قزاق های نگهبان اقامتگاه خود را به 200 نفر افزایش داده است. یک روز پس از صدور فتوای میرزا، بازار تهران بسته شد و هزاران نفر از ساکنان تهران که طبق کتب تاریخی 30000 نفر میرسیدند، خانه گریبایدوف را در زنبورکچی محاصره کردند. عمارت باشی و خواستار آزادی زنان مسلمان گرجی شدند. اما قزاق ها و محافظان روسی به درخواست مردم به سوی معترضان تیراندازی کردند و یک پسر 14 ساله را کشتند. مردم با دیدن خون این نوجوان مظلوم عصبانی تر شدند و به زور وارد ساختمان اقامتگاه گریبایدوف شدند.
پایان میرزا مسیح
گریبایدوف به نمایندگی از دولت پیروز کشور شکست خورده ایران، کم کم با درباریان و سیاستمداران ایرانی با گستاخی و تحقیر برخورد کرد و بر شدت این رفتار غیرانسانی با ساکنان منطقه زنبرکچی باشی افزود.
الکساندر گریبایدوف 34 ساله پس از شکست ایران در جنگ دوم روسیه علیه ایران و انتصاب به عنوان سفیر فوقالعاده و تام الاختیار در ایران، آنقدر راه اقدام، بدرفتاری و تحقیر ایرانیان را در پیش گرفت که الکسی پتروویچ یرمولوف، فرمانده نیروهای پیروز روسیه. در ایران خونخوار و بی رحم بود. و با این استدلال به رفتار خشن و تحقیرآمیز خود با مردم ایران ادامه داد.
به گزارش ای بی اس نیوز، 150 سال قبل از اعلام پایان رژیم 2500 ساله شاهنشاهی و جشن پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، الکساندر سرگیویچ گریبایدوف، سفیر روسیه در ایران توسط مردم خشمگین ایران ترور شد. تهران 22 بهمن 1207.
قائم مقامی، جهانگیر، یادداشت هایی در قتل گریبایدوف، صص. 258-259
پرده سوم
پادشاه روسیه به دلیل درگیری با امپراتوری عثمانی در بالکان دیگر نمی خواست با ایران درگیر شود، بنابراین پرونده ترور گریبایدوف با پذیرش هیئت ایرانی پایان یافت. هیئت ایرانی شامل خسرو میرزا قاجار نوه فتحعلی شاه و میرزا تقی خان و محمدخان زنگنه امیر نظام با عذرخواهی نامه شاه ایران به حضور نیکلاس دوم رسیدند. نادرشاه افشار را به امپراتور روس تقدیم کردند و پس از آشتی، قول تبعید میرزا مسیح مجتهد را به عتبات عالیات نزد نیکلاس دوم دادند.
مالتسف در توصیف حمله مردم خشمگین تهران به محل سکونت اسکندر نوشت: خون مانند آب از اجساد جاری شد و تمام سطح اتاق را پوشاند و سپس حیاط را زیر گرفت. «… مهاجمان گریبایدوف را به سقف زدند و با اولین ضربه او را کشتند».
علاقه اسکندر به ترکمانچای
منابع:
جریان خروشان اوباش خشمگین، با وجود دفاع شدید قزاق ها و استحکامات روی پشت بام، سرانجام وارد سفارت شد و گریبایدوف و همه همراهان و اعضای سفارت را به قتل رساند.
او نمایشنامه نویس روسی بود که وارد عرصه سیاست شد و با خدمات خود در طی عهدنامه ترکمنچای به عنوان سفیر روسیه در ایران منصوب شد و به شخصیتی قلدر، ظالم و بدنام تبدیل شد که به خود اجازه داد با شهروندان ایرانی در کشور خود به عنوان برده رفتار بدی داشته باشد.
مدتی پس از حضور اسکندر در دفترش در تهران، میرزا یعقوب آرمانی، خزانه دار و مباشر حرم فتحعلی شاه، 40 هزار تومان پول نقد و جواهرات سلطنتی شاه را دزدید و از روسیه به سفارت پناه برد. اسکندر به این بهانه که میرزا یعقوب می خواهد به وطن خود در ایروان بازگردد از او حمایت کرد اما از استرداد او به دربار قاجار خودداری کرد و این اقدام خشم فتحعلی شاه را برانگیخت.
در یک مورد، دو یا سه زن مسلمان ارمنی و گرجی که در خانه الهیارخان آصفه الدوله، نخست وزیر فتحعلی شاه زندگی می کردند و با مردان ایرانی ازدواج کرده بودند و دارای فرزند بودند، به زور به زنبرکچی برده شدند. مانور باشی در اقامتگاه اسکندر در تهران. رفتار تند و غیرعادی گریبایدوف خشم برخی دانشگاهیان و ساکنان تهران را برانگیخت.
تحریریه ABS NEWS | ای بی اس نیوز