حبوش: من این نامه را می خواهم. [رجوی بلند شده و نامه را به او نشان میدهد]
حبوش: این جریان و مصاحبه اش چه بود؟
حبوش: خواهش می کنم.
افسر مخابرات: به محض ورود به ایران، بعد از عملیات به صورت انفرادی یا گروه های کوچک سه یا چهار نفره به عراق بازگشتند.
رجوی: در مورد آنچه که در مورد عملیات و شکست آن توسط مجاهدین مطرح می شود، باید بگویم که پس از عملیات صیاد شیرازی و بازگشت وی، برادران مخابرات برخی از الزامات عملیات را به ما گفتند. ما هم قبول کردیم و در کرمانشاه و دزفول همه کار کردیم. برادران مجید و مهدی[ابریشمچی] و رحیم در آن جلسات بود و من شنیدم و با استاد طارق رفتم [عزیز] من صحبت کردم؛ او هم حرف شما را زد و من هم مفصل توضیح دادم. من در دو نکته عرض می کنم و شما حتما تایید می کنید. موضوع این نیست که ما با عملیات مخالفیم. همانطور که خودتان در سخنرانی هایتان گفته اید. خودتان قضاوت کنید؛ با چند عملیات موافقید؟ چرا اجتناب کنید[ملاحظه] شما دارید و می خواهید این ذخایر را متعادل کنید. ما چه میخواهیم؟ ما نمی خواهیم با این عملیات دشمن ما را تضعیف کند و بگوید اینها در دست دشمن ما هستند و مجاهدین جزو پاسداران هستند. [ریاست] جمهوری [عراق] مثلاً 10 عملیات انجام می دهیم که بگوییم اردوگاه ما مستقیماً آخوندها هستند. به مشروعیت داخلی [ایران ] و بین المللی داشته باشید. علاوه بر این، ما به هدف شما دست خواهیم یافت. مورد بحث و سفارش شماست.
حبوش در مقابل رجوی نیز به صراحت معتقد است: «اگر هدف گذاری می کنیم و از مجاهدین می خواهیم که این کار را انجام دهند. وقتی من اینجا از شما حمایت میکنم، شما هم باید همین کار را بکنید تا بتوانم هر کسی را که برای کتک زدن مجاهدین به عراق میآید، بزنم.»
مسعود رجوی: بله، و بار دیگر در سال 1999 به آن اشاره کردند. پروفسور طارق همچنین خاطرنشان کرد که دیپلمات های عراقی و رسانه های عراقی به دستور سید الرئیس حق اظهار نظر و دخالت در کار مجاهدین را ندارند. و این کار و دستور مخابرات است و این دستور سید الرئیس است».
مسعود رجوی: نامه رئیس جمهور را دیده اید؟
حبوش: بله، مربوط به سال 1367 است.
افسر مخابرات: موردی که برادر مسعود ذکر کرده این است که گروه های مجاهد در قالب 3 یا 4 نفر و نه گروهی وارد ایران شده و با خمپاره یا موشک و … به اهداف خود حمله می کنند. و بعد برگرد ما پشتیبانی لجستیکی، مواد و اطلاعات را ارائه می دهیم.
در پی ترور شهید صیاد شیرازی، کاردار عراق در تهران در مصاحبه هایی این عملیات تروریستی را محکوم کرد. اقدامی که با واکنش پشت صحنه رجوی همراه است. وی در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد رسماً حمایت صدام حسین از عملیات در داخل ایران را تکذیب کرد و نامه ای به مقامات عراقی نوشت. نامه ای که مدتی بعد در یکی از ملاقات هایش با سپهبد حبوش نوشته شده است: «عامل شما در تهران علیه ما صحبت کرد، در مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه رسالت علیه ما صحبت کرد. [رجوی بلند شده و روزنامه را به ژنرال حبوش نشان میدهد]
حبوش با اشاره به دستورات زیاد صدام برای حمایت از منافقین گفت: وقتی به شما می گویم این عملیات را انجام دهید. [ترور شهیدصیاد] من حکم کرده ام، معلوم است که بیان این مطالب تاکتیکی است; چون نمی خواهیم در بیش از یک جبهه بجنگیم… نمی خواهم ذهن شما درگیر رسانه ها و اخبار اینجا و آنجا باشد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری ای بی اس نیوز، 20 فروردین 1378 سپهبد علی صیاد شیرازی در مقابل منزلش در تهران ترور شد و «سارا» از فرماندهان کشته شده در عملیات مرصاد به شهادت رسید. جزئیات عملیات ترور را در ویژه نامه خود عنوان کرد و گفت که پنج روز پیش توسط آیت الله علی خامنه ای که فرمانده کل نیروهای مسلح نیز هست به عنوان سرلشکر ارتقا یافته است.
این عملیات گمرکی که مهمترین آن ترور شهید صیاد شیرازی است، پس از مدتی به دلیل اختلاف بین سازمان و سرویس های اطلاعاتی عراق توسط سازمان انجام می شود. یکی از موارد اختلاف این است که سرویسهای اطلاعاتی عراق معتقدند عملیاتها باید هر زمان که بخواهند متوقف شود و زمانی که بخواهند از سر گرفته شود. این سوال در دیدار رجوی و حبوش مطرح می شود.
رجوی: نشست خبری با روزنامه رسالت است. من فقط دنبال این هستم که این مصاحبه بعد از صیاد شیرازی صورت گرفته و او این عملیات تروریستی و ناجوانمردانه علیه صیاد شیرازی را که در آن صیاد شیرازی کشته شده است، خوانده و آن را محکوم کرده است. من آن زمان با استاد طارق بودم[عزیز] زنگ زدم و این را گفتم و او از من عذرخواهی کرد. استاد طارق گفت در تاریخ 1378/05/20 از طرف من و من یک آگهی درج کنید. [30/2/1378] من این پیام را گذاشتم این توافقی بود که من با استاد طارق داشتم که می بینید (متن قرارداد) و این قرارداد بین ما و استاد طارق با هماهنگی سید الرئیس بود. [صدام]قرار بوده و هست
جمهوری اسلامی ایران بلافاصله دولت عراق را به پناه دادن به منافقین در خاک خود و حمایت از فعالیت های ضد ایرانی آنها متهم کرد. مسعود رجوی در ۲۷ فروردین ماه نامه ای به دبیرکل سازمان ملل نوشت و اعلام کرد که این گونه عملیات ها ربطی به عراق ندارد و توسط ستاد مجاهدین در داخل کشور طراحی و اجرا شده است. وی همچنین حمایت و هماهنگی مقامات عراقی از این ترورها را به صراحت تکذیب کرد و حتی نقش عراق در سازماندهی ارتش منافقین و تامین سلاح منافقین را دروغ خواند.
حبوش: چگونه برگردیم؟
نادرست بودن ادعای رجوی از خورشید واضحتر بود، اما چند سال بعد که صدام سقوط کرد و چندین سند اطلاعاتی صدام منتشر شد، گوشه هایی از پشت صحنه ترور سید شیرازی و حوادث دیگر مشخص شد. بر اساس چندین متن فاش شده از مذاکرات مسعود رجوی و ژنرال طاهر حبوش، رئیس سازمان اطلاعات عراق موسوم به مخابرات، که در سال 2004 در کتابی به نام «قضاوت تاریخ» منتشر شد. سازمان اطلاعات کشور چندین دستور خرابکاری امنیتی برای منافقین صادر کرده بود.
افسر مخابرات: اجازه می دهید؟
رجوی: …. به ما گفتند که باید عکس العمل نشان دهیم و عملیات انجام دهیم. و مجاهدین کمتر می توانند استفاده کنند [ادوات] محافظت شده، بدون محدودیت زمانی و مکانی عمل می کند و در بررسی موضوعات و مکان ها آزاد است. در جلسه که دستور اعلام شد برادر احسان و برادر ابومروان حضور داشتند. همچنین گفته شد که مخابرات به شما کمک می کند. تنها محدودیت این بود که ظاهراً ستون نباید حرکت کند [به صورت] باید نظامی باشد و وسایل نقلیه مورد استفاده باید غیرنظامی باشند. مسئولیت عملیات باید بر عهده مجاهدین باشد. سوخت گیری و سوخت گیری هم باید توسط سازمان اطلاعات انجام شود، این توافق قبلی بوده است.