اعتقاد گوندوگان به یک فصل همکاری با آبی و اناری
ایلکای گوندوگان، مغز متفکر بارسلونا، تجربیات ارزشمند زیادی در فوتبال حرفه ای کسب کرده است. از جمله اینکه او به خوبی می داند که برای رسیدن به پیروزی چقدر باید تلاش کند و چیزهایی را فدا کند، حتی اتفاقاتی که می تواند در راه لیگ قهرمانان بیفتد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از مهم ترین نقل و انتقالات تابستان گذشته، ورود «ایلکای گوندوگان» از منچسترسیتی به بارسلونا بود. ستاره آلمانی پس از پایان قراردادش با بلو اسکای می خواست چالش جدیدی را آغاز کند. او در عین حال سعی می کند خود را مانند دوران موفق دورتموند و سیتی در جمع آبی و نارنجی ها به «تیم» و «مربی» تحمیل کند.
این ستاره 33 ساله که حالا حتی بازوبند کاپیتانی تیم ملی آلمان (مانشافت) را هم به بازو می بندد، به گونه ای بازی کرد که عملکردش ساده به نظر می رسید اما توانست پیچیده ترین تاکتیک ها را در زمین پیاده کند.
با این حال، یکی دیگر از دلایل موفقیت او، «شخصیت قوی» او در داخل و خارج از جعبه سبز است که به گفته تحلیلگران، تأثیر بسزایی در «تحمیل سبک بازی او» داشته است.
روزنامه اسپورت در پایان اولین فصل حضورش در بلوگرانا مصاحبه مفصلی با این بازیکن متفکر و کارآمد در زمین انجام داد که به شرح زیر است:
*دوران کودکی
اگر بخواهم در مورد دوران کودکی ام صحبت کنم باید به این نکته اشاره کنم که خیلی خوش گذشت. من در خانواده ای پرجمعیت که همه به هم نزدیک بودند بزرگ شدم و به مدرسه رفتم. چند روز بعد از بازگشت از مدرسه، اول تکالیفم را انجام دادم. سپس بیرون می رفتم و با همسالانم فوتبال بازی می کردم. من و برادرم به خانه دوستان می رفتیم و زنگ آنها را می زدیم. همه دور هم جمع می شدیم و تا غروب فوتبال بازی می کردیم. یادم هست چندین بار حتی با توپ خوابیدم. خاطرات خیلی خوبی از این دوران دارم.
* یک بازی خوب و کارآمد انجام دهید
بیشتر دوران کودکی ام را با بازی در تیم کوچکی گذراندم که حتی آکادمی یک باشگاه معروف هم نبود. 15، 16 ساله بودم که شروع به بازی در سطوح بالاتر کردم. وقتی 12، 13 یا 14 ساله بودم، متوجه شدم که با بچه های دیگر بازی می کنم. در آن لحظه متوجه شدم که بهتر از بقیه بازی کردم. وقتی به آکادمی بوخوم رسیدم، اولین بار بود که توانستم خودم را با بازیکنانی در بالاترین سطح مقایسه کنم. سال اول خیلی سخت نبود، اما برای سازگاری به زمان نیاز داشتم. بعد خیلی سریع وفق دادم تا جایی که در 17 سالگی با خودم گفتم شاید این شانس را داشته باشم که یک فوتبالیست حرفه ای شوم.
* تفاوت فوتبال امروز با قبل
اگر از من بپرسید که آیا امروز همان حس شادی فوتبال دوران کودکی ام را دارم، احتمالاً می گویم نه. چون فوتبال امروز برای من جنبه حرفه ای دارد و مثل زمانی نیست که بیرون با بچه ها بازی می کردم و غرق در شادی و لذت بودم. آن زمان فوتبال سرگرم کننده بود. اما الان باید جلوی میلیون ها نفر و تحت فشار زیاد تلاش کنم و حتی اشتباه نکنم. در این شرایط باید مسئولانه برای موفقیت تیمم تلاش کنم. در واقع در شرایط فعلی بیشتر برای شادی و سربلندی هواداران به میدان می روم. واضح است که اولویت های من تغییر کرده است. با این حال من هنوز عاشق فوتبال هستم. من هنوز عاشق کاری هستم که انجام می دهم. من حتی دوست دارم چالش ها را قبول کنم و بر زمان های سخت غلبه کنم. در واقع این یکی از دلایل حضور من در بارسا بود. من 7 سال فوق العاده را در منچسترسیتی سپری کردم، اما بعد متوجه شدم که نیاز به تغییر دارم. کاری متفاوت انجام بده و دوباره خودم را به چالش بکش.
*اولین خاطره از بارسلونا
شاید اولین خاطره من از بارسا تیم فرانک ریکارد با رونالدینیو، اتوئو، مسی جوان، ژاوی و اینیستا جوان، پویول در خط دفاعی و ویکتور والدس در دروازه باشد. من عاشق مسابقات این تیم بودم. به خصوص سبک بازی این تیم بود که توجه من را به خود جلب کرد. همه این بچه ها عالی بودند، اما من دوست داشتم ببینم که چگونه فوتبال را به این شکل ساده و جذاب بازی می کنند. تا زمانی که ما جوان هستیم، می خواهیم ببینیم که هر ستاره چه تکنیکی انجام می دهد یا چگونه شلیک می کند. اما وقتی بزرگ شد دوست دارد فوتبال ساده بازی کند و این فوتبال ساده چقدر می تواند موثر باشد. این ویژگی را بعداً در زمان مربیگری گواردیولا دیدم. در واقع دیدن این مدل بازی باعث شد عاشقش شوم.
* سبک بازی شخصی
از بچگی همیشه چیزهای زیادی یاد گرفتم. من همیشه بازیکنی بودم که به انجام کار درست در زمین فکر می کردم. این بدان معناست که وقتی در زمین هستم، فقط به خودم فکر نمی کنم. اما به وضعیت هم تیمی هایم هم فکر کنید. هدف نهایی من گرفتن توپ از دفاع، رساندن آن به وسط زمین و سپس شروع حمله بود. البته در این زمینه هرگز به میزان تفکر تاکتیکی گواردیولا نخواهم رسید.
* دلیل انتخاب بارسلونا
دو دلیل کلی برای این موضوع وجود دارد. اولین مورد این است که بارسلونا از کودکی همیشه تیم رویایی من بوده است. من عاشق تماشای بازی او بودم. سبک بازی او روی من که کودکی علاقه مند به فوتبال و بعدها نوجوانی شیفته یادگیری بودم، تأثیر گذاشت. دلیل دیگر حضور ژاوی بود. این یک واقعیت غیرقابل انکار است که او فصل گذشته با من تماس گرفت و ساعت ها صحبت کرد. او با جزئیات برایم توصیف کرد که از من چه انتظاری داشت. سخنان او مرا متقاعد کرد که به اینجا بیایم. با اینکه می دانستم این بارسلونا با تیم 10 سال پیش متفاوت است. با این حال، من می خواستم بخشی از این تیم باشم. می دانستم بازی در این بارسا سخت است، اما در تمام دوران فوتبالی من هیچ فصلی نبوده که کارم آسان باشد. حتی فصل گذشته که با سیتی سه گانه را به دست آوردیم، همه چیز آسان نبود. زیرا همیشه در زندگی هر فردی فراز و نشیب وجود دارد. شما در واقع یاد می گیرید که چگونه با این فراز و نشیب ها به درستی کنار بیایید. مطمئن باشید که اگر همیشه در اوج باشید، هرگز از صعود لذت نخواهید برد. به نظر من نه تنها فوتبال، بلکه تمام زندگی یک فرآیند است. زیرا در زندگی هر یک از ما لحظات ناامید کننده ای بوده است اما در عین حال لحظات فوق العاده ای را نیز تجربه کرده ایم. پس فوتبال مثل زندگی است.
*راز موفقیت
من آدم پیچیده ای نیستم و راز خاصی هم ندارم. اما وقتی صحبت از فوتبال می شود، من همیشه به دنبال پیروزی هستم. منظورم این است که من می خواهم یک فاتح باشم. اما قبل از اینکه برنده باشم، چیزهای زیادی باختم، زیرا بدون باخت نمیتوان برنده شد.
* بارسای فعلی
فکر می کنم بارسلونا اخیر در آستانه پیروزی و فتح است. این 2 ماه گذشته، حتی 2 ماه گذشته، من این تصور را دارم که ما به عنوان یک تیم واقعی تکامل یافته ایم. نتایج نشان می دهد که ما در دفاع بسیار قوی هستیم. ما خیلی خوب دفاع می کنیم و گل های زیادی می زنیم. با این حال، ما هنوز پیشرفتی در پیش داریم. چون پتانسیل زیادی در تیم وجود دارد، حتی اگر کمی با لالیگا فاصله داشته باشیم، اما اگر مانند هفته های اخیر به کار خود ادامه دهیم، می توانیم نتایج مهمی کسب کنیم.
* مقابل پاری سن ژرمن
اگر مانند بازی مقابل ناپولی بازی کنیم، شانس خواهیم داشت. سپس می توانیم با پاریسی ها رقابت کنیم و برای این کار باید بیش از هر چیز به کنترل بال ها فکر کنیم. به هر حال کسی از آینده خبر ندارد. همچنین می دانم که لیگ قهرمانان ظالمانه است و بسیاری از مردم انتظار نداشتند بارسلونا را در مرحله یک چهارم نهایی جام ببینند. اگر روند اخیر را ادامه دهیم و تصمیمات بهتری بگیریم ممکن است به فینال جام حذفی برسیم. در این صورت دوست دارم به مصاف منچسترسیتی بروم.
*برنامه آینده
قراردادی دو ساله با بارسلونا امضا کردم، هنوز یک سال فرصت دارم، اما پس از سال ها کار در این زمینه، یاد گرفتم که فوتبال در شرایط فعلی چگونه کار می کند. راستش را بخواهید شاید مربی بیاید و من انتخاب او نباشم که در این صورت همه تصمیمات او را قبول می کنم.