اجتماعی

انتقادات به ماده 4 لایحه برنامه هفتم توسعه / وصول حق بیمه توسط سازمان امور مالیاتی چیست؟ • رکنا


انتقادات به ماده 4 لایحه برنامه هفتم توسعه / وصول حق بیمه توسط سازمان امور مالیاتی چیست؟

به گزارش خبرنگار ایلنا، بند (3) ماده 4 لایحه برنامه هفتم توسعه، سازمان مالیاتی را مجاز به وصول حق بیمه کرد. در این ماده آمده است: «به منظور تسریع و تسهیل در فرآیند پرداخت و وصول مالیات و کسورات بیمه ای واحدهای تجاری، دولت مجاز است از طریق سازمان امور مالیاتی کشور، فرآیند وصول حق بیمه را انجام دهد. این بند از لایحه نیز مانند بسیاری از بندهای دیگر مربوط به صندوق های بازنشستگی، محل انتقادات فراوانی است.

نرگس اکبرپور (معاون سابق پژوهشگاه تامین اجتماعی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگی) وی در خصوص این بند از برنامه هفتم توسعه گفت: متاسفانه تصمیمات برنامه هفتم توسعه در خصوص اعتبارات فوق العاده گسترده است. یکی از این بندهای مورد انتقاد و عجولانه بند (ج) ماده 4 لایحه هفتم است که به وصول حق بیمه توسط سازمان امور مالیاتی اشاره دارد.

وی با اشاره به تفاوت بیمه های مالیاتی گفت: نظام مالیاتی و بیمه ای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و ممکن است شباهت هایی با هم داشته باشند اما از نظر اهداف تفاوت هایی دارند که باید مورد توجه قرار گیرد. اولاً، حق بیمه به وضوح دارای پاداش خارجی است و در ازای آن خدماتی به فرد ارائه می شود. مثلاً حق بیمه پرداخت می کنید و مثلاً بخشی از این حق بیمه برای بازنشستگی، بخشی برای مراقبت های پزشکی و بخشی برای بیمه بیکاری و … است. اما در مالیات چنین چیزی وجود ندارد. این بدان معنی است که شما مالیات می پردازید و مالیات به عنوان درآمد عمومی برای خدمات به جامعه استفاده می شود. بنابراین اینگونه نیست که وقتی مالیات می پردازیم، این مالیات مستقیماً صرف خدمات خاصی برای پرداخت کننده می شود.

اکبرپور ادامه داد: بنابراین مشخص است که حق بیمه باید صرف چه چیزی شود و بسیار مهم است که آنچه به عنوان حق بیمه وصول می شود به درستی ثبت شود. نکته دیگر اینکه وقتی مردم می خواهند سود خود را وصول کنند بحث سنوات مطرح می شود یعنی باید سابقه پرداخت حق بیمه به طور شفاف مشخص شود.

یکی از اعضای هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگی در پاسخ به این سوال که تعاملات بین سیستم های مالیاتی و بیمه ای چیست، گفت: وقتی به تجربه کشورهای دیگر نگاه می کنیم، به طور کلی سه نوع سیستم وجود دارد. در یک سیستم، این دو سازمان به صورت موازی عمل می کنند و هر کدام کار خود را انجام می دهند. سیستم کشور ما در این دسته قرار می گیرد.

وی ادامه داد: سیستم دیگر یکپارچه است. به عبارت دیگر، یک مؤسسه همه این درآمدها را جمع آوری می کند و پرداخت ها براساس هزینه ها انجام می شود. عموماً در کشورهایی که بیمه توسط دولت پرداخت می شود، این کار منطقی و کاربردی تر است. یعنی طبیعی است که وقتی دولت خودش صندوق را مدیریت می کند – به خصوص در سیستم هایی که بیمه فراگیر است – حق بیمه را هم دریافت می کند. در این نظام بیمه ای تفاوت چندانی با مالیات ندارد و مشکلی ندارد چرا که در نهایت دولت باید این مستمری پایه را به همه شهروندان بدهد.

اکبرپور افزود: سیستم دیگر یکپارچگی جزئی است. بسیاری از کشورها به سمت این سیستم حرکت می کنند. در این سامانه یک اداره مثلا سازمان امور مالیاتی برای گروه های خاصی حق بیمه دریافت می کند. این همان چیزی است که در لایحه برنامه ریزی درج شده است. اما سوال اینجاست که افزایش این تعاملات چه فایده ای دارد؟

این کارشناس مسائل اجتماعی در پاسخ به این سوال گفت: مهمترین فایده این است که این کار باعث کاهش فرار مالیاتی و بیمه ای می شود. در صنعت بیمه، کارفرمایان تمایل دارند با پرداخت حق بیمه کمتر، هزینه های حقوق خود را دست کم بگیرند. برعکس، زمانی که اظهارنامه مالیاتی خود را پر می کنند، تمایل دارند که برای پرداخت مالیات کمتر، هزینه های خود را بیش از حد اعلام کنند و سود خود را کم بیان کنند. بنابراین اگر سیستم وصول این دو یکسان و منوط به تسلیم اظهارنامه باشد، از فرارهای بیمه و مالیات کاسته می شود. همچنین شناسایی بیمه شده می تواند به افراد بیشتری تحت پوشش باشد.

اکبرپور گفت: مهمترین موضوعی که در برنامه هفتم توسعه به آن اشاره شده بحث فضای کسب و کار است. ببینید وقتی سیستم ها جدا هستند کارفرمایان باید دو اظهارنامه را تکمیل کنند و دو فرآیند را طی کنند که هر کدام سختی ها و مسائل خاص خود را دارد و برای هر کدام بازرسی جداگانه انجام می شود. این امر باعث افزایش هزینه های گزارش دهی می شود و در صورت وجود تعامل بین آنها، از فشار بر کارفرما کاسته می شود که می تواند به بهبود فضای کسب و کار کمک کند. همچنین هزینه های اداری سازمان برای وصول حق بیمه و مالیات کاهش می یابد.

این کارشناس تامین اجتماعی گفت: پس از نظر تئوریک سیستم نیمه تلفیقی سیستم خوبی است. اما برای اینکه این منافع حاصل شود و به کارکردها آسیب نرساند، پیش نیازهایی لازم است. ابتدا باید یک پایگاه داده جامع، صحیح، کامل، دقیق و به روز وجود داشته باشد. در حال حاضر، این تعامل اطلاعاتی وجود ندارد. یعنی حتی اگر قانونی مبنی بر لزوم تبادل اطلاعات بین سازمان امور مالیاتی و تامین اجتماعی وجود داشته باشد، این اتفاق نمی افتد.

اکبرپور ادامه داد: در حالی که حتی در آن مرحله از برقراری ارتباط دیتا بین این دو نیستیم، چگونه به طور ناگهانی قرار است از اداره مالیات حق بیمه را دریافت کنیم؟ ! واضح است که چنین کاری اجرا نخواهد شد. اگر بخواهیم این برنامه را دنبال کنیم، باید از این مرحله شروع کنیم تا تعاملات داده و اطلاعاتی بین این دو سازمان برقرار شود. در صورت موفقیت می توانیم اقدامات بیشتری انجام دهیم.

وی گفت: نکته بعدی این است که سازمان تامین اجتماعی با کسری مواجه است و بخش زیادی از این کسری به دلیل عدم پرداخت تعهدات فعلی دولت برای حق بیمه گروه های وابسته است. این وضعیت باعث عدم تطابق هزینه ها و درآمدهای سازمان شده است. وقتی دولت به تعهدات خود عمل نمی کند و کسری بودجه دارد، چه تضمینی وجود دارد که پول جمع آوری شده بابت حق بیمه به درستی شناسایی و تخصیص درستی پیدا کند؟

یکی از اعضای هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگی خاطرنشان می کند: سازمان تامین اجتماعی هزینه های مشخصی دارد; این سازمان ماهانه مستمری پرداخت می کند و هزینه درمان و … را تقبل می کند و باید به موقع به این تعهدات عمل کند. چه تضمینی وجود دارد که با سپردن وصول حق بیمه به سازمان امور اقتصادی، این وظیفه سازمان تامین اجتماعی مختل نشود؟ باید سازوکار درستی وجود داشته باشد و نمی توانیم عجولانه عمل کنیم.

اکبرپور تصریح کرد: موضوع دیگر این است که برای اجرای این کار باید چارچوب قانونی مناسبی برای مدیریت ابعاد مختلف وصول حق بیمه وجود داشته باشد. جمع آوری حق بیمه عوارضی را به همراه دارد که متخصصان مالیاتی ممکن است از آن آگاه نباشند. علاوه بر این، گاهی هیچ تناسبی بین قانون تامین اجتماعی و مالیات وجود ندارد. مثلاً حقوق مشمول مالیات و حق بیمه یا بحث مهلت هایی که باید در اظهارنامه ها درج شود، اینها جزئیات مهمی است که باید در نظر گرفته شود.

این کارشناس تامین اجتماعی گفت: باید بستر اداری و اجرایی نیز برای این کار فراهم شود. کارشناسان فنی و کارشناسان باید مسائل بیمه را بدانند. البته، با توجه به دولت الکترونیک و دولت دیجیتال، به سختی بحث یکپارچه سازی اداری وجود دارد و کار باید به صورت الکترونیکی انجام شود. اما در این کار پیچیدگی وجود دارد و باید بین نیروها هماهنگی وجود داشته باشد.

اکبرپور ادامه داد: وقتی این پیش شرط ها ضروری است و هیچ کدام از این پیش شرط ها را نداریم، دولت چگونه می تواند عجولانه این عنصر را در برنامه هفتم توسعه قرار دهد؟ ببینید در کشوری مثل سوئد این اتفاق می افتد و خیلی خوب کار می کند، اما در ایران اجرای این سیستم در این شرایط درست نیست. زمانی که صندوق‌های بازنشستگی ما با چالش‌هایی مواجه هستند، نباید چنین تصمیم شدیدی اتخاذ شود.

وی گفت: برای جلوگیری از این مشکلات باید با ایجاد تعامل بین این دو سازمان شروع شود. لازم است برنامه ای برای ایجاد این پیش نیازها سازماندهی شود و مرحله به مرحله این برنامه اجرا شود تا در نهایت این سیستم پیاده سازی شود.

اکبرپور گفت: همانطور که گفتم تجربه نشان داده است که در فضای دولت الکترونیک اگر سازمان ها به لحاظ ساختاری نوسازی نشوند و ارائه خدمات خود را نوسازی نکنند در این مرحله با مشکل مواجه خواهند شد. بنابراین هم در مرحله ثبت و انتقال داده ها و هم در سطح جمع آوری و تخصیص حق بیمه با مشکل مواجه می شویم. هر دو سازمان باید به نقطه ای برسند که بتوانند این کار را به صورت الکترونیکی و بدون جابجایی فیزیکی نیروی کار انجام دهند. که نیاز به یک فرآیند طولانی دارد. در حالی که مراحل مختلفی را می توان در یک برنامه کلی مشاهده کرد تا در نهایت به هدف نهایی دست یافت.


خبر از رکنا



اخبار خبرگزاری رکنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *